سه گانه فونکه

سه گانه فونکه (سیاه خون)

(9)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
3548

علاقه مندان به این کتاب
26

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
4

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب سه گانه فونکه

انتشارات افق منتشر کرد:
فونكه نویسنده‌ی پرآوازه‌ی آلمانی در سال 2008 جایزه‌ی بمبی و جایزه‌ی رزویتا را دریافت كرد. مجموعه‌ی سه‌گانه‌ی او از مهم‌ترین رمان‌های ادبیات نوجوان به شمار می‌آید. رمان سیاه‌قلب از مجموعه‌ی سه‌گانه‌ی كورنلیا فونكه در سال 1391 از نهاد ایرانی لاك‌پشت پرنده رتبه عالی دریافت كرد. این رمان، پیش‌تر از آن در سال 1388 در نمایشگاه لایپزیك به عنوان محبوب‌ترین كتاب منتخب نوجوانان، جایزه‌ی بین‌المللی كسب كرده بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب سیاه خون اثر کورنلیا فونکه

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتاب سیاه خون از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

جوایزی که سیاه خون از آن خود کرده است:

• برندۀ جایزۀ رمان سال 2004
• برندۀ جایزۀ کتاب سال بوک‌سینس برای ادبیات کودک و نوجوان
• محبوب‌ترین کتاب منتخب نوجوانان در نمایشگاه لایپزیک
• برندۀ جایزۀ بین‌المللی محبوب‌ترین کتاب منتخب نوجوانان

معرفی رمان سیاه خون (جلد دوم سه‌گانۀ فونکه)

کورنلیا فونکه یکی از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین نویسندۀ کتاب‌های فانتزی کودکان و نوجوانان است. این نویسندۀ آلمانی با نوشتن سه‌گانۀ سیاه قلب به شهرت رسید. جلد اول این سه‌‌گانه با عنوان «سیاه قلب» در سال 2003، جلد دوم آن با عنوان «سیاه خون» در سال 2005 و جلد آخر این مجموعه با عنوان «سیاه مرگ» در سال 2007 منتشر شد.

چرا نوجوانان باید این کتاب را بخوانند؟

سه‌گانۀ فونکه یک رمان فانتزی و بسیار خواندنی است. این کتاب مناسب کودکان و نوجوانان است تا با مگی دوازده ساله همراه شوند و از او یاد بگیرند که چطور شجاع باشند و هیچ‌گاه امید خود را از دست ندهند اما اگر به کتاب‌های فانتزی علاقه دارید، خواندن این کتاب زیبا را از دست ندهید.

جملات درخشانی از کتاب سیاه خون:

«مگی زیر لب گفت: «خطرناک؟ چی خطرناکه؟» -هیچی، واقعاً هیچی. خودم می‌برمت پیش شان. همین الان. گَردانگشت کوله را انداخت روی دوشش: «برو پیش فنوگلیو و بهش بگو، چند روزی جای دیگری هستی. بگو، من و فرید پیشت هستیم. احتمالا این موضوع خیالش را راحت نمی‌کند، ولی چاره‌ای نیست. بهش نگو کجا می‌ریم. در ضمن، چراش را هم براش توضیح نده! روی این تپه اخبار تازه خیلی زود پخش می شن.» بعد صدایش را پایین آورد و ادامه داد: «و بهتره مورتولا نفهمد که بابات هنوز زنده است. پناهگاهی را که بابات توی اونه، فقط هنرمندهای دوره گرد می‌شناسند. همه شان باید سوگند می‌خوردند که محل پناهگاه را پیش کسی که جزء ما نیست، لو ندهند. با این حال... مگی جمله‌ی او را این طور تمام کرد: «… سوگندها را می‌شکنند!» -همین‌طوره که می‌گویی. گَردانگشت از دور به دروازه‌ی شهر نگاه کرد: «حالا دیگر راه بیفت. رد شدن از بین این همه آدم کار آسانی نیست، با این وجود عجله کن. به پیری بگو، زنی خواننده روی تپه‌ی آن سو زندگی می‌کند. فنوگلیو...»

تحلیلی بر رمان سیاه خون‌:

شخصیت اصلی سه‌گانۀ فونکه مگی است. مگی دوازده ساله، کتابخوانی مشتاق، جاه‌طلب و کمی دردسرساز است. او عشق به کتاب را از پدرش به ارث برده و با پدرش مورتیمر (مو) زندگی می‌کند، پدر مگی صحاف است ولی صاحب قدرتی جادویی و خارق‌العاده است و مگی از این قدرت بی‌خبر است، شخصیت‌های هر کتابی که مو با صدای بلند بخواند زنده خواهند شد و به دنیای واقعی می‌آیند. یک شب مردی به نام گَردانگشت به ملاقات مو می‌آید. مگی حرف‌های گَردانگشت با پدرش را می‌شنود که می‌گوید شخصی به نام کاپریکون به دنبال مو و دخترش می‌گردد. 

صبح روز بعد پدر مگی به طور غیرمنتظره‌ای به مگی می‌گوید که باید مدتی را در خانۀ خاله الینور بگذرانند چون او باید چند کتاب را صحافی کند. گَردانگشت نیز در راه به آن‌ها می‌پیوندد. مدتی بعد مو به دست افرادی با نام‌های عجیب‌وغریب می‌افتد و آن‌ها او را به داخل کتابی به نام سیاه قلب می‌کشانند. مگی و الینور این اتفاق را به پلیس گزارش می‌دهند ولی پلیس فکر می‌کند که آن‌ها عقل‌شان را از دست داده‌اند. بنابراین مگی تصمیم می‌گیرد برای پیدا کردن پدرش همراه با گَردانگشت وارد کتاب شود. 

خلاصه داستان سیاه خون

سیاه خون جلد دوم سه‌گانۀ فونکه است. داستان این جلد یک سال پس از ماجراهای کتاب سیاه قلب رقم می‌خورد. مگی حالا می‌داند که خودش و پدرش توانایی زنده کردن شخصیت‌های یک کتاب داستانی را دارند و روزی نیست که به کتاب سیاه قلب و واقعی شدن شخصیت‌هایش فکر نکند. گَردانگشت هم یکی از همان شخصیت‌های فانتزی است که مو به دنیای واقعی کشانده و حالا با آن‌ها زندگی می‌کند؛ اما گَردانگشت به این نتیجه می‌رسد که آمادۀ بازگشت به داستانی است که از آن آمده بود. پس از چندین بار تلاش و به نتیجه‌ای نرسیدن سرانجام گَردانگشت از اورفئوس می‌خواهد که به او کمک کند. اما اورفئوس به گَردانگشت خیانت می‌کند، او را در کتابی گرفتار می‌کند و کتاب را به دشمن گَردانگشت، باستا می‌دهد.

فرید شاگرد گَردانگشت در دنیای واقعی تنها می‌ماند. گَردانگشت سعی می‌کند به دنبال خانواده‌‌اش بگردد که پس از ناپدید شدن او به زندگی خود ادامه‌ داده‌اند. مگی و فرید برای پیدا کردن گَردانگشت به دنیای داستان می‌روند. پس از رفتن آن‌ها تبهکاران سر می‌رسند و بقیۀ اعضای خانه را گروگان می‌گیرند. مو مجبور می‌شود خودش و تعدادی از شخصیت‌های داستان را به دنیای داستانی دیگر ببرد. فرید و مگی در دنیای داخل کتاب گرفتار شده‌اند اما داستان به‌گونه‌ای پیش خواهد رفت که هیچ‌کدام از آن‌ها حتی تصورش را هم نمی‌کنند.

حواشی حول محور کتاب

یک فیلم ماجراجویی و فانتزی در سال 2008 با اقتباس از جلد اول سه‌گانۀ فونکه ساخته شد. این فیلم با نام قلب جوهری و به کارگردانی ایان سافتلی و تهیه‌کنندگی کورنلیا فونکه و با بازی بازیگرانی همچون برندان فریزر، پل بتانی، هلن میرن، جیم برادبنت و اندی سرکیس بر روی پرده رفت.

اگر از کتاب سیاه خون لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

فونکه یکی از برترین نویسندگان داستان‌های فانتزی است که شما را به دنیای اعجازانگیز کتاب‌هایش می‌کشاند. بنابراین اگر به خواندن کتاب‌های فانتزی علاقه دارید، حتماً کتاب‌های زیر را نیز مطالعه کنید.

- جلد سوم سه‌گانۀ فونکه با عنوان سیاه مرگ که ادامۀ داستان مگی و مو است. این بار مگی و مو باید با حاکم ستمگر مارکله مبارزه کنند و اگر در این مبارزه پیروز نشوند فساد و تباهی دنیای کتاب را فرا می‌گیرد و شاید مگی، مو و همۀ شخصیت‌ها نابود شوند.

جنگ سار اثری از مری لو نویسندۀ چینی-آمریکایی است. این کتاب داستان هکری هجده ساله به نام امیکا چن است که در دنیای جنگ سار به دنبال مجرمینی می‌رود که از طریق غیرقانونی به کسب درآمد مشغول هستند. اما امیکا زمانی که به‌خاطر بی‌پولی ممکن است خانه‌اش را از دست بدهد تصمیم می‌گیرد چیزی از جنگ سار بدزدد، اما نمی‌دادند این دزدی او را حسابی به دردسر خواهد انداخت.

کتابِ الریک ملنیبونِی اثر مایکل مورکاک نویسندهٔ انگلیسی است. مورکاک اولین بار این شخصیت را در داستان کوتاهِ «شهر رویایی» خلق کرد و این ضد قهرمان زال محکوم به فنای مورکاک تبدیل به یکی از شناخته‌شده‌ترین شخصیت‌های ادبیات فانتزی شد. این اولین و کامل‌ترین رمانِ مورکاک است که در آن به آخرین امپراتوری تمدن جزیرهٔ راکد ملنیبونی پرداخته است.

دربارۀ کورنلیا فونکه: برترین نویسندۀ آلمانی داستان‌های فانتزی

سه گانه فونکه

کورنلیا ماریا فونکه در سال 1958 به دنیا آمد. او نویسندۀ آلمانی ادبیات داستانی کودکان و نوجوانان است. او ابتدا کارش را به عنوان مددکار اجتماعی شروع شد و بعد تصویرگر کتاب شد. در اواخر دهۀ 1980 شروع به نوشتن رمان کرد و عمدتاً بر داستان‌های فانتزی متمرکز بود و زندگی کودکانی که با ناملایمات زندگی مواجه می‌شدند را در این کتاب‌ها به تصویر می‌کشید. فونکه پرفروش‌ترین نویسندۀ داستان‌های کودکان و نوجوانان آلمان است. آثار او به چندین زبان مختلف ترجمه شده‌اند و تا سال 2012 بیش از 20 میلیون نسخه از کتاب‌های او در سراسر دنیا به فروش رسید. اکثر آثارش پس از انتشار هفته‌های زیادی در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک ماندند. تایمز او را در فهرست سال 2005 صد فرد تأثیرگذار جهان جای داد. او در سال 2008 جایزۀ بمبی و جایزۀ روزیتا را دریافت کرد.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی