دژخیم عشق

(43)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
3470

علاقه مندان به این کتاب
28

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
6

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب دژخیم عشق

انتشارات ترانه منتشر کرد: دوست ندارم با بیمارانی که عاشق هستند، کار کنم؛ شاید به دلیل حسادت، چون من نیز طالب شیفتگی هستم. شاید به این دلیل که عشق و روان درمانی از پایه با هم ناسازگارند. روان‌درمانگر خوب با تاریکی می‌جنگد و در جست‌وجوی روشنایی است، در حالی که عشق رویایی با ابهام زنده می‌ماند و با وارسی و امتحان کردن فرو می‌ریزد. از دژخیم عشق بودن بیزارم. هرچند کلمه‌های «بیمار» و «روان‌درمان‌گر» در این داستان‌های روان درمانی فراوان به کار رفته، اما اشتباه نکنید: این‌ها داستان‌های همه مردها و همه زن‌ها هستند. بیماری همیشه وجود دارد و برچسب زدن امری به شدت اختیاری است و بیش از شدت بیماری، به عوامل فرهنگی، آموزشی و اقتصادی بستگی دارد. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (2)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • مهشید جمالزاده
    • پاسخ به نظر

    با سلام.من مدتی پیش این کتاب رو خریدم متاسفانه حدود 30 صفحش به هم ریختگی داشت. ترجمه ی خوبی هم نبود.

    • تصویر کاربر

      • مدیر سایت
      • پاسخ به نظر

      از سایت ما خرید کردید ؟ در صورت مثبت بودن پاسخ میتونید برای ما ارسال کنید تا تعویض شود.

بریده ای از کتاب (2)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • منا مختاری
    • 0

    به این موضوع خیلی فکر کردم که چطور شخصی سالخورده، آخرین فرد زنده ای است که آدم یا آدم هایی را می شناخته است. وقتی که او می میرد، تمامی آن افراد نیز می میرند و از حافظه ی دنیای زندگان محو می شوند. به این فکر می کنم که آن شخص برای من چه کسی خواهد بود. مرگ چه کسی مرا واقعا به یک مرده تبدیل خواهد کرد

  • تصویر کاربر

    • منا مختاری
    • 0

    تمایل ندارم با بیمارانی که عاشق اند، کار کنم. شاید از سر حسادت باشد، آخر من هم مشتاق اشتیاقم. شاید هم چون عشق و روان درمانی اساسا با هم سازگار نیستند. روان درمانگر خوب با ابهام مبارزه می کند و در جست و جوی روشنی است، حال آن که عشق رمانتیک، آمیخته به راز و ابهام است و همین که در آن کند و کاو می کنیم، خرد و نابود می شود. من نمی خواهم دژخیم عشق باشم

عیدی