هتل

(2)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
607

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب هتل

نشر ثالث منتشر کرد:
حالا که ذره ذره سرم گرم می شد، داشتم چیزهایی را کنار هم می گذاشتم و به نتایج روشنی دربارۀ شریک زندگی ام می رسیدم. یاد تمام دوستانی افتادم که همه پس از مدتی کوتاه طردش کردند. بی خبر و بی توضیح ازش کناره گرفتند و ناپدید شدند. او به روی خودش نمی آورد و من هم پاپی ماجرا نمی شدم. خیلی زود یادش می رفت و نفر بعدی که می آمد گویی خاطرۀ قبلی را می شست. انگار حافظه اش هم مانند کودکی، نارس بود. کودکی که خاطرۀ درد را مثل وزنه ای به پایش با خود به این سو و آن سو نمی کشد و بنابراین بی اختیار و به طرز رشک برانگیزی خوشبین است. اشکال کار احتمالا در همین خوشبینی مفرط بود که دوست ها را می تاراند. به گمانم همۀ ما وقتی بزرگسالی را می بینیم که از بسیاری جهات شبیه کودکان می اندیشد و عمل می کند آزرده می شویم. انگار وجودشان را نوعی توهین به خودمان تلقی می کنیم. به مایی که خرده خرده پوستمان کنده شده تا به اندازۀ کافی برای یک فرد بالغ، مأیوس شویم و محتاط. بعد ناگهان آدمیزادی می بینیم که اصلاً به نظر نمی رسد در طول عمرش قدم به دالان های رنجی گذاشته باشد که ما با هر سال زندگی از یکی شان عبور کرده ایم. و با این حال او زنده است و دارد به اندازۀ ما زندگی می کند. مریم کودکی بود که در بزرگسالان جوانۀ رشک می کاشت. همه برخلاف چیزی که تظاهر می کنند از بچه ها متنفرند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 176 صفحه
    • 180 گرم
    • 1
    • 1398

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی