30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان ایرانی
هیچ دوستی به جز کوهستان

هیچ دوستی به جز کوهستان

(342)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
18636

علاقه مندان به این کتاب
170

می‌خواهند کتاب را بخوانند
16

کسانی که پیشنهاد می کنند
49

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
11

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان

انتشارات چشمه منتشر کرد:
بهروز بوچانی (1362)، نویسنده و مستندساز و روزنامه‌نویسِ ایرانی، خاطره‌ی دوزخ را با خود دارد. او که پیش از ترکِ ایران در حوزه‌ی محیط زیست و مسائلِ کُردها مشغول به فعالیت و نوشتن بود، ناچار شد تا ایران را به مقصد استرالیا ترک کند و این آغازِ راهی بود که از او نویسنده‌ای رنج دیده ساخت. بوچانی بعد غرق شدن قایق مهاجران غیرقانونی از مرگ گریخت، اما در اقدام بعدیش به دستِ گارد نیروی دریایی استرالیا دستگیر شد و همراه مهاجرانِ دیگر به جزیره‎ی مانوس فرستاده شد. او در این ناکجاآباد، که حقِ خروج از آن را نداشت و شبیه یک تبعیدگاهِ مخوف بود، نوشتن کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان را پنهانی آغاز کرد. او خاطرات و تجربه هایش را در قالبِ رمان به زبان فارسی می‌نوشت و از طریقِ پیام رسانِ واتس‌آپ برای امید توفیقیان می‌فرستاد، که در نهایت منجر به انتشارِ کتابش شد. و این‌گونه بود که ناگهان جهان از طریق ادبیات و کلمات فهمید چه بر بوچانی و دیگران رفته، کتاب برنده‌ی جایزه‌ی بسیار معتبرِ «ویکتوریا» شد اما دولتِ استرالیا اجازه نداد او برای دریافت جایزه‌اش از جزیره خارج شود. فشارِ رسانه‌ها و ستایش نشریات معتبری چون نیویورک تایمز، گاردین، واشنگتن‌پست و... نیز کتاب تکان‌دهنده‌اش را بیش از پیش مطرح ساخت و عملاً کاری کرد که او بالاخره در اواخرِ نوامبر 2019 از دوزخِ مانوس آزاد شود و به نیوزلند برود.
کتابی که در دست شماست روایتی است از مردی که چندبار مرگ را تجربه کرده و حالا با قدرتِ ادبیات، آزادی‌اش را به دست آورده. کتابی که بعید است تصاویرش را فراموش کنید...
فروشگاه اینترنتی 30بوک


درباره این کتاب بیشتر بخوانید

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 248 صفحه
    • 248 گرم
    • 14
    • 1398

نظرات کاربران (3)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • کیمیا طاهری
    • پاسخ به نظر

    متاسفانه این کتاب نه در توصیف های ادبی گیرا و جذاب عمل کرده است و نه در نقل داستان،به نظر من بیش تز حد کش دار و کسل کننده نوشته شده است بعضی قسمت های این کتاب.

  • تصویر کاربر

    • ادیبه کریمی
    • پاسخ به نظر

    کتاب رو بی نهایت دوست داشتم. توصیفات بهروز بوچانی به قدری عالیه که فکر کنید دارید فیلم اتفاقات رو میبینید! به علاوه نویسنده تحلیل های جالبی از موقعیت های مختلف داشته طوری که مجاب بشید تنها با یک روایت و روایتگر معمولی طرف نیستید بلکه سرگذشت یک انسان متفکر و صاحب اندیشه رو دارید دنبال می کنید. تنها ایرادی که میشه بهش گرفت پایان بندی کتابه که می تونست بهتر باشه.

  • تصویر کاربر

    • علی شکری
    • پاسخ به نظر

    همیشه یک نیروی قدرتمند از درون آدم در برابر ضعف ها و نا امیدی ها طغیان میکند.

بریده ای از کتاب (2)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سید مجتبی پژمان
    • 0

    نزاع بین انسان ها بر سر قلمرو همیشه بوی گند خشونت و خونریزی داده است، حتی اگر این درگیری بر روی یک لنج کوچک و بر سر جایی به اندازه بدن یک انسان باشد، آن هم تنها برای مدت دو روز.

  • تصویر کاربر

    • مرتضی مرادیان
    • 3

    من عاشق شدم برروی تپه ای که بوی کنگر می داد و در روزی بهاری مست رایجای خوش گل های بابونه،من عاشق شدم وقتی که روی تخته سنگی نشسته بودم ،غرق رویاها و دلهره های نوجوانی به افق می نگریستم و شکوه کوچی را نظاره می کردم که از کنار دهکده ی درون جنگل بلوط آرام آرام به سوی مقصدی ناپیدا عبور می کرد.

عیدی