تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات باژ منتشر کرد:
باد سرد از وزیدن افتاد و اثری جز بلورهای کوچک یخ که به پوست فرامرزخان چسبیده بودند، باقی نگذاشت.
یک جفت چشم سرخ جلو و جلوتر می‌آمدند و بعد پیکری افراشته و دوبرابر بلندتر از فرامرزخان، از میان تاریکی پدیدار شد، هیبتی یکپارچه تاریک که ردایی تیره بر خود داشت و این ردا تجسمی به او بخشیده بود، تجسمی که بی‌شباهت به پیکر انسان‌ها نبود. فرامرزخان جز آن ردا و تاریکی و چشمان سرخ چیزی نمی‌دید. آنگاه ناگهان از زیر ردا جسمی شبیه دست بیرون آمد، پنج انگشت دراز و خمیده، به سرخی آن یک جفت چشم و ناخن‌هایی تیز که هر کدام به خنجری می‌مانست. دست جلو آمد و بر شانه‌ی فرامرزخان جای گرفت..
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر باژ
در مخمصه زمانه‌ی دشواری را تجربه می‌کنید، سخت از هر دوران دیگری، سخت‌تر از دوران خاموشی و سیاه‌تر از دوران تاریک، مرزها درهم شکسته‌اند و دروازه‌ها نابود گشته‌اند.
به نظرم این جلد خیلی پیشرفت چشم گیری نسبت به جلد قبل داشت. هم داستان پخته تر شده بود و هم قلم. جذابیت داستان هم بیشتر میشه. این جلد رو هم از دست ندید.
جلد دوم نسبت به جلد اول، خیلی خیلی پیشرفت داشت. نثرش عالی شده و شخصیت‌پردازی‌ش به شدت قوی شده.