نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات قدیانی منتشر کرد:
حسنی کمی چشم هایش را باز کرد و گفت: «خانم جان... بگذار یک ذره ی دیگر بخوابم!»
خانم جان ریزریز خندید و گفت: «خواب چی؟ آش چی؟ ماش چی؟ بلند شو که نزدیک ظهره! من و باباجان می خواهیم برویم خرید. دیگ آش را توی حیاط بار گذاشته ام. مواظب باش آش ته نگیرد و نسوزد تا ما برگردیم.»
حسنی گفت: «چشم.» و آه و ناله کنان از جا بلند شد و رفت توی حیاط. ...
-از متن کتاب-
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.