نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات قدیانی منتشر کرد:
باباجان لبخند زد و گفت: «تنبلی بسه! امشب مهمان داریم. برو از شیرینی فروشی، دو بسته آب نبات زعفرانی بگیر و زود برگرد.»
حسنی که مثل چسب به رختخوابش چسبیده بود، به باباجان نگاه کرد، آن وقت باباجان مثل همیشه لحاف را از رویش پس زد و تشک را از زیرش کشید.
حسنی فهمید دیگر چاره ای ندارد. کمی همان جا نشست و خمیازه های کوتاه و بلند کشید. بعد بلند شد. لباسش را پوشید و کفش هایش را پا کرد. اما یادش رفت....
-از متن کتاب-
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.