یادم بود و کلاغ بود و من

(2)
نویسنده:

200,000ریال

180,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
305

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب یادم بود و کلاغ بود و من

انتشارات نودا منتشر کرد:
از حکم ابد تا بغض غزل، قاپمون قاپ قمارخونه بوده و هست، درسته که قسممون علی و نجفشه و حرفمون حرفه و اخممون اخم، ولی قاپمون سه قاپه اونم تو تاریکی کوچه پس کوچه های خیابون ایران.
وقتی می شینه این قاپ لاکردار استخونی دیگه دل و رودمون عرق نعنا لازم نمی شه و دارچین و زنجفیل خورمون نمی کنن... اینارو آخرین لحظه ی نفس کشیدن مردی به زبون میاره که حتی با سقف پر از دود طهرون هزار و سیصد و نود و هشت، کم نمیاره و توی خواب شبونه، اخوان ثالث ذکرشه و بق بقوى صبح، بودلر فرانسوی و صلاة ظهر که می شه خوندن دست نوشته های شیخ بهایی که نقطه ندارن... آخه قدیما آدم حسابیابی نقطه می نوشتن... هان؟ چته؟ ...
به یه قمار باز نمیاد اخوان و بودلر و طومار بی نقطه ی شیخ بهایی بخونه؟؟؟
همتون قمار توی تُنبونتون می لوله و الکی روی پیشونیتون دین و ایمون داغ نکنین. فقط بدونین این دودی که شهر رو داره سیاه می کنه، حضرت ریا لقبشه... چسبیده به سینه مون و تشهد می خونه بی اذن دخول... سلام می گه بی زیارت... ربنا می خونه بی دنیا و آخرت...کمادی اکسید کربن خور کردن جماعتمونو که یه زمانی گل سرخی بود دامن معشوقشون این خضرای خذلان به قول آقامون خاقانی، تمومی نداره.... قد قامت الصلاه دیگه معنی نداره تو این شهر دود گرفته... باید گفت قد قامت کوتوله هایی که حکم و تُرنادست اوناست. باخت همتون نوش...
حالا حی علی خیر الباخت یا حی علی شر البرد؟ کدومش؟
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی