نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات علم منتشر کرد:
صحنهای از ایستگاه راهآهن کورسک مسکو داریم. یک روز آفتابی در آوریل 1902 است. گروهی از دوستان که برای دیدن زینایدا کورتیتسکی و مادرش از کریمه آمده بودند روی سکوی قطار مقابل واگنهای درجه یک ایستادهاند. ایوان اسوکین بیست و شش ساله نیز در میان آنها است.
اوسوکین با اینکه سعی میکند نشان ندهد، اما عصبی است. زینایدا با برادرش میشل که دوست اوسوکین و یک افسر جوان در اونیفورم هنگ گرنادیر مسکو است و دو دختر صحبت میکند. بعد به طرف اوسوکین برگشته و با او به کناری میروند.
او میگوید: «خیلی دلم برات تنگ میشه. واقعا خیلی بده که نمیتونی با ما بیایی. هر چند به نظرم میرسه که خودت دوست نداری بیایی وگرنه میآمدی. ماندن تو اینجا همه حرفهایی رو که تا به حال با هم زدیم مضحک و بیهوده میکنه. اما دیگه از بحث کردن با تو خسته شدم. باید خودت بخوای که بیایی.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
کتاب بینظیر 👌🏻 هر چقدر در مورد این خوبی کتاب بگم کم گفتم. بقدری عمیق به مسئلهی حسرت خوردن گذشته پرداخته که توصیه میکنم حتماً مطالعهاش کنید. این کتاب میتونه برای تمام افرادی که با گذشتهشون مشکل دارن و احساس میکنن کارهایی رو میتونستن انجام بدن که ندادن فوقالعاده است. نویسنده در قالب داستانی جذاب ما رو آگاه میکنه که چرا نباید حسرت گذشته رو بخوریم