تن سبز سلیمان

(5)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
414

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
4

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب تن سبز سلیمان

انتشارات آسمون ریسمون منتشر کرد:
زن کاپشن صورتی گفت: «میری قبرستون؟ خوش به حالت». سلیمان بین حرف ها سر تکان داد. گام های بلند برداشت و از جاده به طرف فرعی رفت. به سینه اش چسبیده بودم.
برگ هایم از بافت شل اش رد شده بود به تن اش رسیده بود. تن سلیمان سبز بود. صدای اوند کنده شده ام توی تن اش چرخ می خورد باد تند می آید. زن کاپشن صورتی موز را گذاشت توی کیفش، یک دست از کاپشن صورتی خوش بو درآمده است و وسط جادۀ تنها هنوز جلوی هر ماشینی که راننده اش تنها نیست، تکان می خورد. زن کاپشن صورتی با ناز به ظرافت نازیخی می گوید: «آقا بجنورد؟»
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی