ساکورا

(0)

250,000ریال

155,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
201

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب ساکورا

انتشارات ایهام منتشر کرد:
سپیده که دقایقی همچون مجسمه، بی تحرک و بی صدا ایستاده بود، با شنیدن نام ساکورا همچون برق زده ها از جایش پرید، از حالت خشکی درآمد و به سمت پنجره دوید و به قدری شتابان و با عجله و بی حواس رفت و خود را به لبه ی پنجره چسباند تا کوچه را ببیند، که تنگ ماهی کج شد و به زمین افتاد. برای اولین بار از وجود آن همه دار و درخت های زیبا و سرسبز و پرپشت حیاط که در این لحظه ی حساس ایجاد مزاحمت می کردند و او نمی توانست داخل کوچه و آنکه ساز می زد و آواز می خواند را ببیند حرصگین شد و چهره در هم کشید. کسی جز او نمی توانست باشد. اگرچه از همان اول با شنیدن ساز و سپس آواز و گیرایی و آشنایی آن صدا به شک افتاده بود، ولی دیگر با شنیدن نام ساکورا مطمئن تر از مطمئن شد که جز او کسی نیست. سپیده سرخ شد، زرد شد، خوشحال شد، غمگین شد، پشیمان شد پریشان شد، اشک شد، آه شد، عاشق شد، بی حال شد، بی دل شد، شرمسار شد شیرین شد، تلخ شد، دود شد و رفت به زمانی که...
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی