نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات افراز منتشر کرد:
اِیدی
همه لذت بردند. همه. میتونستم از چهرههاشون بخونم. خب، همه به غیر از دنیس، البته. اون خیلی خوب به نظر نمیرسید، دورا. باید بگم خوب به نظر نمیرسید. اگه بخوام تو یه کلمه بگم، اون... پریشون بود. این چیزی بود که اون به نظر میرسید- پریشون. به هر حال، چی انتظار میره، فکر کنم- اون، خب، هر چی باشه، پدرش بود. فکر کنم برای اون ضربهی سنگینتری بوده؛ بدبختِ بیچاره.
دورا
(کمی مضطرب)
مطمئنم براش سخت بوده، اِیدی. من یه دقیقه هم شک نمیکنم. اما به خاطر غمش نبود که اون گوشه نشسته بود، قوز کرده بود و عبوس به خلالهای تزئین نوشیدنیش ضربه میزد و اونها رو به هر گوشهای از اتاق پرت میکرد.
اِیدی
متوجهش شدم!
دورا
چهل سالشه، عین چهاردهسالههاست.
اِیدی
میگما... چه زود گذشت.
دورا
نمیدونستم روم رو کدوم ور بگیرم.
اِیدی
فکر نکنم کس دیگهای متوجه شده باشه.
دورا
دیدم یکی از اون خلالها افتاد رو کلاهگیس خواهرت.
اِیدی
اون کلاهگیس نیست، جونم.
دورا
نیست؟
اِیدی
نه- همهش طبیعیه... دونه دونهش از زیر پوست سرش سبز شده. سالهاست بهش التماس میکنم موهاش رو یه کم مدل امروزی بزنه، ولی بهتره الکی گل لگد نکنم.
دورا
این دیگه چه جورشه!
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.