هزار ویک شب (2)(خشتی)(موسسه فرهنگی و هنری طاهر)

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
94

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب هزار ویک شب

انتشارات فرهنگی هنری طاهر منتشر کرد:
در روزگاران قدیم، پادشاه قدرتمندی زندگی می کرد که آوازه ی حکومتش همه جا را فرا گرفته بود. او سه دختر زیبا و یک پسر جوان داشت. پسرش در حسن و جمال، بی همتا، و در قدرت و شجاعت، بی رقیب بود. یک روز که پادشاه، همراه با پسرش در قصر خود نشسته بود، سه حکیم نزد او آمدند. هر کدام از آنها چیزی برایش آورده بودند. حکیم اول، طاووسی با پرهای رنگارنگ، حکیم دوم، یک بوق مسی و حکیم سوم، اسبی از جنس چوب.
هر سه حکیم، آنچه که آورده بودند را، به پادشاه نشان دادند. پادشاه با کنجکاوی پرسید: اینها چه هستند؟ و چه کار خاصی می کنند؟
حکیمی که طاووس آورده بود، گفت: این طاووس ساعت را اعلام می کند، و برای هر ساعتی که از روز می گذرد یک بار پر و بال می زند. حکیمی که بوق مسی آورده بود، گفت: این بوق می تواند نگهبان دروازه های شهر باشد و هنگام نزدیک شدن دشمن، فورا با صدای بلند ورود آن ها را خبر دهد.
اما حکیم فارسی که اسب چوبی آورده بود به پادشاه گفت: ای پادشاه ! این اسب، یک مجسمه ی عادی نیست، اگر کسی بر روی آن سوار شود، می تواند به هر جایی که بخواهد سفر کند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی