بستر آرام هور

(0)

220,000ریال

198,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
107

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب بستر آرام هور

انتشارات شهید کاظمی منتشر کرد:
روایتی برگرفته از واقعیت رزمندگان در جنگ ایران و عراق
ناگفته های جوانان گمنام اطلاعات عملیات خوزستان از مأموریت به شهرهای القرنه، العماره، بصره، بغداد و حتی کربلا، تا زیارت بارگاه امام حسین علیه السلام در دوران اختناق حزب بعث در پوشش قرارگاه سری نصرت. همچنین حضور و شناخت طراح اصلی عملیات خیبر و عملیات بدر، شهید علی هاشمی در قلب مردم هور است؛ تا جایی که پس از پایان جنگ، دریایی به وسعت بستر آرام هور، برای همیشه مزار روح بلند این شهید به حساب آمد.
گزیده متن
رکن‌الدین سر صاحب را از سینه خود جدا کرد و گفت: «مرد که گریه نمی‌کند.»
اگر گریه نکنیم چه کنیم. بعد از شهادت پدرم آواره شدیم. شب تو هور می‌خوابیم و روز دنبال یک لقمه نانیم. اوضاع آشفته‌ زندگی ما را که خودت می‌دانی. بغض گلویش را گرفته بود و نمی‌دانست چگونه خود را خلاص کند. ترجیح داد سالم را نزد سالمی که صد متری از آن‌ها فاصله داشت ببرد.
نگاهی به پشت سر خود انداخت و گفت: «برایت میهمان آوردم. یک ایرانی»
- صاحب متعجب و شگفت‌زده گفت: «ایرانی؟ اینجا؟ مگر از جانش سیر شده؟»
اتومبیل‌ها به اتوبوسی که سالمی و سید نور نشسته بودند نزدیک شد.
اتومبیل روباز سیاه رنگ از دور خودنمایی می‌کرد.
مردی با جثه‌ تقریباً چاق که سنش به پنجاه می‌رسید، در صندلی عقب نشسته بود. قد نسبتاً کوتاهی داشت و نیمی از موی سرش ریخته بود. لبخند ساختگی لحظه‌ای از چهره‌اش محو نمی‌شد و در عین حال دزدکی اطراف را زیر نظر داشت. حالا سالمی به‌خوبی او را می‌دید.
سید نور آهسته گفت: «طا‌ها یاسین رمضان، معاون صدام.»
سالمی همچنان‌که طا‌ها یاسین رمضان را نگاه می‌کرد، دست به دو نارنجک و اسلحه کمری‌اش کشید و با لمس آن‌ها فکری به سرش زد... »
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی