نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات هزاره ققنوس منتشر کرد:
با وجود این که همیشه به خودش نهیب می زد که نه به او فکر کند و نه برایش مهم باشد که او چکار می کند، اما نمی دانست چرا هر چه زمان می گذشت و هرکاری که می کرد، نمی توانست یاد او را از دلش بیرون کند. خوب که فکر می کرد، می دید او همه کارهایی که تا به حال انجام داده، از مغازه، تا چاپ کتاب و هر کار دیگری که کرده، به خاطر فکر نکردن به یوسف بوده است. می دید حتی اگر به محسن توجه نشان داده، به خاطر بی توجه شدن به یوسف بوده. انگار یاد و فکر یوسف با تارهایی نامرئی و محکم به وجودش گره خورده بود. خلوتی جاده، سکوت توی ماشین، صدای مرضیه که گویی احوال او را می خواند، دوباره آن حس تنهایی و دلتنگی که مدتی بود از آن دور شده بود را به جانش نشاند. چقدر دلش می خواست همه موفقیت هایی که الان دارد را در کنار یوسف داشت. احساس کرد قلبش به هم فشرده شد. دلتنگ شد و خودش را بی پناه و تنهای تنها حس کرد. اشك به پهنای صورتش پایین آمد. جلوی دیدش تار شد. پایش روی ترمز نوسان پیدا کرد و ماشین به تکان تکان افتاد. بغض راه نفسش را بست. ناخودآگاه گریه اش به هق هق بلندی تبدیل شد. فرمان ماشین توی دستش کج شد و ماشین به راست و چپ می پیچید.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.