داستان های هزار و یک شب (4)

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
191

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب داستان های هزار و یک شب

انتشارات جهان سترگ منتشر کرد:
صدها سال پیش، خارکش پیری با زن و دو دخترش در گوشه دنجی زندگی می کرد. خارکش سپیده ی صبح راهی بیابان می شد و تا غروب خار می کند. بعد خارها را پشته می کرد و به شهر می برد. در شهر پشته ی خار را می فروخت و با پول آن غذا و خوراکی تهیه می کرد و به خانه می برد.
در یک روز بسیار سرد که مرد خارکش بی حوصله و بیمار به نظر می رسید، مثل هر روز برای فراهم کردن خار و فروش آن راهی بیابان شد، اما آن روز نتوانست خاری جمع کند و غروب دست خالی به شهر بازگشت!
زن خارکش وقتی دید شوهر پیرش دست خالی به خانه برگشته است، پرسید:
است «مرد! مگر امروز کجا بودی؟»
پیرمرد گفت:
«هرچه کردم نشد پشته ی خاری جمع کنم. حالا هم دندان روی جگر بگذار و فكرش را نکن. در عوض فردا جبران خواهم کرد.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 128 صفحه
    • 196 گرم
    • 1
    • 1392

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی