آرام

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
45

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب آرام

انتشارات نامه مهر منتشر کرد:
تا خواستم وارد ساختمون بشم، در باز شد و سینه به سینه ی آرام شدم خیلی دستپاچه شده بود. یکم ازم فاصله گرفت و در ساختمون رو بست و توی حیاط ایستاد، بدون اینکه بهم نگاه کنه گفت: چیزی شده؟
- اومدم باهات حرف بزنم.
سرشو بلند کرد و با تعجب بهم نگاه کرد.
- با من در مورد چی؟
- راستش شاید خیلی زود باشه ولی من دیگه تحمل ندارم
- تحمل چیونداری؟
فاصله‌ام رو باهاش کم کردم، اما باز قدمی به عقب برداشت و به دیوار تکیه داد. دستم رو به دیوار تکیه دادم و سرم رو به گوشش نزدیک کردم و گفتم:
- اینکه «دوست دارم»... بدون تو نمی تونم زندگی کنم آرام، عاشقتم!
به چشمای بارونیش زل زدم و بهش گفتم:
- تو چی؟
چشماش برق زده انگار شنیدن منتظر این حرفم بوده اما با خجالت سرشو پایین انداخت که دوباره پرسیدم
- تو چی آرام؟
با صدایی که انگار از ته چاه درمیومد گفت:
- منم منم دوست دارم خیلی وقته یعنی نفهمیدی؟ خیلی وقته بدون تو زندگی کردن از یادم رفته
- نگام کن آرام آرام خانوم
به چشماش خیره شدم. فکر نمی کردم واقعا آرام عاشقم باشه
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی