ملکوت

(1)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
3516

علاقه مندان به این کتاب
35

می‌خواهند کتاب را بخوانند
6

کسانی که پیشنهاد می کنند
9

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب ملکوت

انتشارات معین منتشر کرد:
ملکوت با روایت حلول جن در آقای مودت شروع می‌شود. داستان این کتاب در یک نشست چند ساعته نوشته شده‌است.
این داستان بلند که اولین بار در جلسات ادبی جنگ اصفهان خوانده شد تنها اثر بلند بهرام صادقی است. فیلم ملکوت به کارگردانی خسرو هریتاش، محصول 1355 برداشت آزادی از این کتاب است.
«ملکوت»، شاید تنها داستانی باشد که بتوان از آن، در کنار «بوف کور» صادق هدایت، به عنوان یکی از ماندگارترین رمان‌های ایرانی یاد کرد. بهرام صادقی نویسنده این رمان، گرچه یکی از کم کارترین داستان نویسان ایرانی است، و از وی تنها مجموعه داستان «سنگر و قمقمه‌های خالی» و رمان «ملکوت» منتشر شده، اما توانسته یکی از ماندگارترین و در عین حال مرموزترین داستانها را خلق نماید. جالب اینکه به دلیل عدم وجود حواشی مختلف در زندگی نویسنده (مانند صادق هدایت)، زندگی بسیار کوتاهش، محدود بودن آثار به جای مانده از وی، و نیز برگزیدن زبانی رمز آلود و سمبولیک در مهمترین داستانش (یعنی ملکوت)، نامش، آن‌گونه که شایسته آن می‌باشد در تاریخ داستان نویسی ایران مطرح نشد و جایگاهی را که باید در میان خوانندگان ایرانی داشته باشد به دست نیاورد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 114 صفحه
    • 150 گرم
    • 3
    • 1400

نظرات کاربران (3)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • حمیده کاظمی
    • پاسخ به نظر

    عالی

  • تصویر کاربر

    • پوریا انوری
    • پاسخ به نظر

    عالیه

  • تصویر کاربر

    • فرزانه یاری
    • پاسخ به نظر

    این کتاب رو باید خواند یکی از بهترین ها

بریده ای از کتاب (1)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • پانیذ وحدانی
    • 0

    اما این زمین بی‌گناه نیست و کادر گناهکاران است و گاهواره همه آتش‌ها و گلوله‌ها و خون‌ها و شلاق‌ها است و مم او را نمی‌بخشم زیرا ریشه‌های درخت من از هاک سیاه او غذا می‌گثرمد و از چشمه‌های زهرآلود او آب می‌نوشند و سرانجام در بستر او خواهند بوسید و من شکایت زمین را به آسمان‌ها و به ملکوت‌ها خواهم برد.

عیدی