نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات 27بعثت منتشر کرد:
حال حسین زاده لحظه به لحظه بدتر می شود. خون زیادی ازش رفته و مدام چشم هایش سیاهی می رود. سه چهاردفعه پاهایش سست می شود و می خورد زمین.
بدنش دارد می سوزد. مثل بچه ها به گریه افتاده. یك جا از بی رمقی، زانومی زند و به حالت سجده می افتد روی زمین. باور هژ صدایش می کند که از جا بلند شود.
می گوید: «حسین... پاشو توروخدا.. پاشو..» اما حسین زاده که درد بازوی شکسته امانش را بریده، جان حرف زدن ندارد. باورهژ دوباره صدایش می زند.
این دفعه خیلی محکم می گوید: حسین! به جان مادرم اگه بلند نشی می زنمت...»
حسین زاده به التماس وناله می گوید: یه کم دیگه بذار بشینم.. نمی تونم راه برم.. نا ندارم..»
باورهژکه وقتی برای جروبحث ندارد،
محکم با لگد می کوبد به پهلوی حسین زاده. آه از نهاد حسین زاده بلند می شود، سرش را بالا می گیرد وبه عتاب می گوید: «نامرد... برای چی می زنی آخه؟..»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.