تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نسل نواندیش منتشر کرد: داستانی هست در مورد مردی که خیلی تنبل بود. این مرد تنبل یک بار رفت چرتی بزند، که این چرت پنجاه سال طول کشید. تصور کنید او امروز از خواب بیدار شده است و در شهر راه می رود. پسری چهارده ساله را می بیند. گفتگوی مرد تنبل با پسر چهارده ساله چنین شکلی خواهد داشت: مرد: دنیا چقدر عجیب شده. گمان می کنم حافظه ام اشکال پیدا کرده. پسر: ممکنه مشکل جدی باشه. دیسکتون ضربه نخورده؟ مرد: دیسک؟ دیسک دیگه چیه؟ پسر: منظورم حافظه تونه. یادتون هست که از کارهاتون پشتیبان گرفتید یا نه؟ مرد: پشتیبان از کارهام؟ منظورت چیه؟ پسر: یعنی ذخیره کردید. مرد: ذخیره؟ من داشتم برگ ها رو دور می ریختم. برای چی بایست اونارو ذخیره می کردم. پسر: نه، منظورم ذخیره روی فلاپیه. مرد: اینم تو مایه های همون دیسکه؟ پسر: (کلافه شده) بی خیال شو. شاید رمت ایراد پیدا کرده. چند مگ داری؟ خیال نمی کنی یکی از چیپ ها سوخته باشه؟ مرد: رم؟ مگ؟ چیپ سوخته؟ اینام دنباله ی دیسکه؟ پسر: به نظرم هاردت مشکل داره. چند گیگه؟ شاید پر شده؟ داشتی با چه نرم افزاری کار می کردی؟ مرد: داغ کردم. باید برم یه کم دیگه بخوابم. فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر نسل نواندیش
