روزگار فراموش شده

(0)
نویسنده:

530,000ریال

477,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
59

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب روزگار فراموش شده

انتشارات شهرستان ادب منتشر کرد:
به زیر پایم نگاه کردم. چشم های می جوشید. زانو زدم و از آب چشمه خوردم. ناگهان چشمه دهانه اش بازتر شد و مثل برکه ای شد و در آن فرو رفتم. غرق شادی بودم و از خنکی آب لذت می بردم. فریاد می زدم آزادی رفته رفته رنگ آب قرمز شد و داغ داغ. هر لحظه فریادم بلندتر می شد. بیشتر و بیشتر، داشتم می سوختم. همه جا سیاه و سرخ بود. همه جا داغ داغ بود. دستی به سمتم آمد. داشتم غرق می شدم. دستم را دراز کردم تا آن دست را بگیرم...
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی