مرثیه ای در تاریکی

(2)
نویسنده:

480,000ریال

432,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
1159

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
4

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مرثیه ای در تاریکی

انتشارات ایهام منتشر کرد:
شیرعلی زیرلب غرغر می کرد: «خدا توی حروم لقمه و اون ارباب ظالمتو از زمین ورداره. امونمونو بریده از سر صبح، نفهمیدیم چاشت چی خوردیم. راستی خبرداری ارباب فرستاده دنبال کوکب؟ بی انصاف نذاشت کفن اون مصطفای بدبخت خشک بشه. سرصبح ملا رمضون رو هم خبر کرده واسه خوندن صیغه. وجیهه سر صبح می گفت همین دیروز عده ی کوکب بدبخت تموم شده ، امروز فرستاده دنبالش. بنده خدا کوکب هم راضی نیست اما چی از دستش میاد. پدرسوخته، ماها رو مثل گوسفنداش می شماره. خدا ازش نگذره .»
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (2)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • پاسخ به نظر

    داستان های متنوعی دارد

  • تصویر کاربر

    • میثم مهدوی
    • پاسخ به نظر

    با سلام امیدوارم از خواندن این کتاب لذت ببرید

بریده ای از کتاب (1)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • 1

    کار چیدن گل های محمدی که تمام شد، مادر، سبد پر از گل را روی چهارپایه ی فلزی کنار باغچه گذاشت و رفت به سمت درخت شاه توت . برگ بزرگی از آن را کند و شاه توت های سرخ و درشت آن ها را بعد از چیدن درون برگ قرار داد. شلنگ آب را از پدر گرفت و آب را روی شاه توتها گرفت.

عیدی