تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات جامه دران منتشر کرد:
صغری: ای آكله شتری بگیری قربون، كاش اون روزی که به تو بله می خواستم بگم خدا از رو زمین ورم می داشت، آقام گفت این هیچی نداره ها باورم نشد
قربون: آقات نگفت من کارم چی بود روز اولی؟
صغری: چرا گفت، گفت دمب خرو بالا می گیری
قربون : بهتر از من نیومد و نمیومد سراغت
صغری : ببند چاله خر کشیو ، نخیر، اشرف سادات داشت به طلعت می گفت خدا به دور ، دومادو نیگا، شبیه انتره، منم اومدم حرفشو مهر و موم کنم همون آن گفتم بله ، بخت بدم با بله ی عقدم یکی شد
قربون : حوصله اش نیست باهات یکی به دو کنم ، صغری دیگه مثل اون قدیما دست و پام نمی کشه کار کنم ، جونم بالا میاد ، دهنم گس می شه، چشام دو دو می زنه ، البت الان هم روده کوچیکه داره روده بزرگه رو می خوره چی داریم تو این خراب شده بریزم تو این خندق بلا؟
- برگرفته از متن نمایشنامه
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر جامه دران
