نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چشمه منتشر کرد:
▪️در جام جهانی مکزیک دیهگو ذهنیت قهرمانها را داشت و با وجود پیشرفت تدریجی اعتیادش گمان میکرد در اوج آمادگی جسمانی است. دههها بود که آرژانتین به دنبال ناجی میگشت و این عطش ملی نقشی اساسی در فهم وقایع حین و پس از آن جام جهانی دارد. سینیورینی میگوید: «ما به اسطورهها احتیاج داریم؛ کسانی که از آنها قهرمان بسازیم، کسانی که بتوانند کارهایی انجام بدهند که خودمان نمیتوانیم، کسانی که به آرزوهای ما جامهی عمل بپوشانند. و وقتی کارمان با آنها تمام شد، دیگر میتوانیم نابودشان کنیم.»
▪️هنگام مرگش کل دنیا با او وداع کرد، از پاپ گرفته تا روسای جمهور.
پله گفت: «امیدوارم یک روز در بهشت بتوانیم با هم فوتبال بازی کنیم.» خاطرهاش در بریتانیا هم گرامی داشته شد، البته بیشتر در اسکاتلند تا انگلیس. در روزی که اعلام شد اقتصاد بریتانیا بزرگترین رکودش در سیصدسال اخیر را تجربه میکند، مارادونا جلد روزنامههای گاردین و تایمز را به خودش اختصاص داده بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب مارادونا از سایت آمازون امتیاز 4.3 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب مارادونا از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.
مارادونا بیوگرافی کاملِ دیهگو آرماندو مارادونا سرمربی و بازیکن فوتبال آرژانتینی اثر گیم بالاگه نویسنده و روزنامهنگار مشهور جهان فوتبال است که با ترجمهٔ عادل فردوسی پور گزارشگر فوتبال، تهیهکننده، مترجم و مدرس دانشگاه، تبدیل به یکی از خواندنیترین بیوگرافیهای دنیای فوتبال شده است. در این کتاب که اولینبار در سال 2022 منتشر شد میتوانید بیوگرافی کامل این ستارهٔ فوتبال را بخوانید و با زندگی او از لحاظ روانشناختی و جامعهشناسی آشنا شوید.
شاید بسیاری از داستانها و ماجراهای این کتاب به گوش طرفداران این ستاره جدید نباشد اما آنچه این زندگینامه را از دیگر زندگینامههای مارادونا متمایز کرده دسترسی نویسنده به اعضای حلقهٔ درونی مارادونا بهويژه سرمربی شخصی قدیمیاش است که به پیروزیها و بحرانهای مارادونا بافت و شکل تازهای میدهد. اگر دوست دارید از دیدگاهی تازه به زندگی این ستارهٔ فوتبال نگاهی بیندازید، این کتاب را بخوانید.
«این سبوییتای بااستعداد، که اولین بازیاش برای تیم بزرگسالان را در پانزدهسالگی انجام داد، خیلی زود به چهرهٔ محبوب هواداران آرژنتینوس جونیورز تبدیل شد. سران باشگاه با اجازهٔ آپارتمانی در ویا دل پارکه، در نزدیکی محل تمرین، او و خانوادهاش را از زاغهنشین فیوریتو خلاص کردند. دیهگو در آپارتمان شمارهٔ 2، 750 ساکن بود و دختری خجالتی به اسم کلودیا هم در خانهٔ شمارهٔ 2046، یک روز مارادونا کلودیا را از پشتسرش دید که شلوار زرد به پا داشت و درجا عاشقش شد. کلودیا آن زمان دیهگو را نمیشناخت، اگرچه مارادونا با گذشت زمان داستان را به شکل دیگری تعریف میکرد. دون دیهگو و دونیا توتا پول کافی برای پرداخت اجارهٔ ماهانه را نداشتند و بعید نبود که از خانه بیرونشان کنند اما باشگاه به دادشان رسید و اولین خانهٔ دیهگوِ هجدهساله را برایش خرید: یک خانهٔ معمولیِ دوطبقهٔ حیاطدار در محلهٔ متوسط لا پاترنال، سه خیابان آن طرفتر از ورزشگاه آرژنتینوس. پدر و مادرش، برادران و خواهرانش و حتی چند تا از عروس و دامادهای خانواده هم آنجا زندگی میکردند. مارادونا یک اتاقخواب مجزا داشت، اما برای دستشویی رفتن باید سه پله به طرف پشتبام میرفت. در نوزدهسالگی، مدتها قبل از اینکه به تعبیر ادواردو گالیانو به «خدای کثیف و گناهکار» تبدیل شود، قهرمان جام جهانی جوانان زیر بیست سال در ژاپن شد. تا آن زمان، وانت راستروخِرو دیگر به تاریخ پیوسته بود.»
«آرکوچی آن شب در منزل مارادونا شام خورد. چون به پیشخدمتهای خانه مرخصی داده بودند، دونیا توتا برای مهمانان، که مشغول تماشای تلویزیون بودند، پاستا درست کرد. درون دیهگو پشتسرشان نشسته بود و درحالیکه مشغول صحبت دربارهٔ احتمال قهرمانی ناپولی در مسابقهٔ فردا بودند، کلودیا، دوستدختر دیهگو، مدام به اتاق پذیرایی رفتوآمد میکرد. تقریباً نیمهشب بود که یک نفر زنگ خانه را زد. دیهگو به کلودیا گفت که جواب بدهد و او هم چیزی در گوش دیهگو پچپچ کرد. مارادونا که دمپایی پوشیده بود به یکباره بلند شد و کفش پایش کرد و گفت: «یالا دنی، میخوام ناپل واقعی رو نشونت بدم.» دونیا توتا، دیهگو و آرکوچی به سمت پارکینگ رفتند. دو فراری آنجا بود، ولی آنها همگی سوار ون فولکس واگن شدند که طراحی منحنی شکلش به نماد فرهنگ هیپیها در دههٔ 1960 بدل شده بود. طبق معمول دیهگو پشت رُل نشست. در انتهای سراشیبی نمایی از خلیج ناپل و یک ماشین لانچای اسپورت دیده میشد. کارمینه جولیانو با کتوشلواری چسبان از آن پیاده شد و برای خوشامدگی به مارادونا گونههایش را بوسید و بعد در شهر به راه افتادند. لانچا جلو میرفت و ون پشتسرش بود. به نزدیکی دریا که رسیدند با فوجی از وسپاها مواجه شدند که رانندگان جوانشان ساعتها منتظر بودند.»
«دیهگو آرماندو مارادونای فوتبالیست را چگونه میتوان تشریح کرد؟ شاید همان دو گلی که در جام جهانی 1986 مکزیک به انگلیس زد کافی باشد. اما بدون شک یک کتاب دربارهٔ او کفایت نمیکند. داستان مارادونا را میشود بین تیترهای چشمگیر جستوجو کرد، اما برای شناخت بیشترش باید وارد جزئیات شد: تاریخچهای از دستاوردها و شاهکارهای حماسی، تناقضات و اشتباهات، تضادها و یاغیگریها. آنچه در دست دارید مسیری است که مارادونا در آن قدم برداشته؛ از خاستگاهش تا روزی که در بومبونرا فوتبال را کنار گذاشت. برای نوشتن این کتاب باید به مکانی برمیگشتم که همهچیز از آنجا شروع شد، به زاغهنشین ویا یوریتو در حومهٔ بوئنوس آیرس. اما کسی حاضر نبود من را به آنجا برساند. آخرین روز حضورم در پایتخت آرژانتین در اوایل سال 2020 بود. برنامهام این بود که پیش از پرواز از فرودگاه اِسیسا به خانهام آنجا را ببینم. رانندهای که با بیمیلی درخواستم را قبول کرد چند مرتبه پرسید: «جدیجدی میخوای بری اونجا؟» از اتوبان خارج شدیم و از چند جادهٔ پُرپیچوخم عبور کردیم. هیچکدام چیزی نمیگفتیم. نمیدانستم چه چیزی در انتظارم است، هر چند میتوانستم تا حدی حدس بزنم.»
دیهگو آرماندو مارادونا بهعنوان یک نابغه مورد تحسین قرار گرفته است. او یکی از بزرگترین فوتبالیستهای تمام دوران و همچنین یکی از جنجالیترینها بود. او 91 بازی ملی انجام داد و 34 گل به ثمر رساند و در چهار جامجهانی فوتبال حضور داشت. او با گل فراموشنشدنی خود معروف به «دست خدا» و گل بینظیر دیگرش در یک چهارم نهایی در سال 1986 مقابل انگلیس، تیم فوتبالش را رهبری کرد و آنها را به پیروزی مقابل آلمان غربی در فینال مکزیک رساند. بینایی، توانایی پاسدادن و کنترل توپ و مهارتهای دریبلزنی او و البته کاپیتان بودنش و رهبریاش در زمین، اغلب باعث تقویت عملکرد کلی تیمش میشد. زندگی شخصی او نیز از جمله داستانهایش در سوء مصرف مواد مخدر و دیگر مسائلش مورد توجهٔ بیامان رسانهها بود. گیم بالاگه در کتاب مارادونا استادانه زندگی این ستارهٔ فوتبال را به تصویر کشیده است. او با مصاحبههای مهم و داستانهای دست اول، با رویکردی روانشناختی و جامعهشناختی به زندگی این افسانهٔ فوتبال نگاهی انداخته است. او در این سفر اکتشافی شما را به آرژانتین، اسپانیا، ایتالیا و دبی میبرد و در طول مسیر به شما نشان میدهد که چه چیزی باعث شد این بازیکن چنین تحسینبرانگیز باشد و چگونه این ستایش او را کمکم ویران کرد. مرگ نابهنگام مارادونا در سال 2020 گرچه جهان را شوکه و طرفدارانش را سوگوار کرد اما بالاگه در این کتاب به شما نشان میدهد که چرا او هیچگاه جایگاه ویژهٔ خود را در دنیای فوتبال از دست نخواهد داد.
مارادونا تنها 20 سال داشت که اولینبار فکر ترک فوتبال به ذهنش خطور کرد چون درحالیکه در یک تور جهانی با باشگاه آرژانتینی بوکا جونیورز سفر میکرد، ناگهان ستاره شد و بسیار تحت فشار قرار گرفت. او به یکی از همتیمیهایش گفت «من نمیتوانم بخوابم. من نمیتوانم شهرت را تحمل کنم و نمیتوانم جایی آرام بگیرم.» و به شخص دیگری گفت «من میخواهم مردم مارادونا را فراموش کنند.» روزنامهنگار فوتبالی اسپانیایی گیم بالاگه معتقد است که نشانهها مشخص بودند و همیشه آنجا بودند. او که تاکنون چندین کتاب در مورد ستارههای فوتبالی نوشته است و مستندهای زیادی در این مورد برای رسانههای اسپانیایی زبان ساخته است در این کتاب از زندگی مارادونا میگوید و کتاب را با کودکی سخت او در زاغههای بوئنوس آیرس شروع میکند تا به خروج ننگین او از بارسلونا میرسد و شما را به سمت مارپیچ بعدی یعنی اعتیاد مارادونا در اواخر همان سال، آزمایش ناموفق مواد مخدرش در سال 1991، ممنوعیت 15 ماهه و مسیر کُند و لکنت زبان مارادونا تا بازنشستگیاش میبرد. نویسنده در این روایت مشخص میکند که چطور داستان مارادونا نیز تمثیلی برای ماهیت بیرحمانهٔ ورزشهای تجاری است.
• کتاب لوکا مودریچ شرحی از زندگی این بازیکن فوتبال به قلمِ خودش، در مورد روزهای اول زندگیاش و بزرگشدن در فقر و ترس از جنگ و زندگیاش بهعنوان یک پناهنده است. او در این کتاب از بمباران و سایهٔ جنگ و تأثیر آن بر زندگی روزانهاش میگوید و اینکه چطور توانست با وجود تمام سختیها تبدیل به یک ستارهٔ فوتبال شود.
• کتاب الکسن فرگوسن زندگینامهٔ جنجالی این بازیکن و سرمبی فوتبال اهل گاسگوی اسکاتلند است که بین سالهای 1986 تا 2013 هدایت باشگاه منچستر یونایتد را برعهده داشت. او تعریف موفقیت یک مربی در تاریخ است و هیچکس تاکنون نتوانسته در ساختن یک امپراتوری حتی به دستاوردهای او نزدیک شود. او با منچستر یونایتد 13 بار قهرمان لیگ برتر شد و برترین مربی تاریخ بریتانیا است.
گیم بالاگه نویسنده و روزنامهنگار در 1968 به دنیا آمد. تاکنون بیوگرافیهای زیادی به قلم او منتشر شده است. از جمله این بیوگرافیها میتوان به زندگینامهٔ مسی، بارسا و کریستیانو رونالدو اشاره کرد. او در یکی از برنامههای کلیدی به نام «اسکای اسپورت» فوتبال اسپانیا را بهطور زنده پوشش میداد و همچنین در برنامههای هفتگی مختلفی ظاهر شده است. او همچنین خبرنگار بریتانیا است و برای روزنامهٔ ورزشی اسپانیایی مستقر در مادرید کار میکند. او مجری محبوبترین برنامهٔ ورزشی رادیویی اسپانیایی است و مقالاتش بهطور مرتب در تایمز و مجلهٔ قهرمانان منتشر میشود و او ستونی منظم در مورد فوتبال بینالمللی نیز دارد. در ژوئن 2008 بالاگه وبسایت شخصی خود را راهاندازی کرد که یک وبلاگ و کانال خبری و فرصتی برای تعامل مستقیم با او بود. او اکنون در حال تهیهٔ یک مستند فوتبالی است و همچنین قرار است اولین بیوگرافی پپ گواردیولا به زبان انگلیسی را بنویسد. او مقالههایی را نیز در روزنامههای بریتانیایی تایمز و آبزرور منتشر میکند و عمدتاً داستانهای مربوط به فوتبال قارهای را پوشش میدهد. بیوگرافی کریستیانو رونالدو از او در سال 2016 برندهٔ جایزهٔ کتاب ورزشی لهستان شد و عنوان کتاب فوتبال سال را از آنِ خود کرد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.