نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات ایهام منتشر کرد:
از پای افتاده بود تا بتواند خانه باغ بزرگ حاشیه شهر را بیابد. نشان آنجا را از پیرمرد حجره داری در بازار رضا گرفته بود. پیرمرد گفته بود چند خانوار از هم پالگی هاش آنجا، گرد هم روزگار سر می کنند. لب هاش خشکیده بود. پوست روی دست هاش چروکیده و چشم هاش از بی خوابی و گرسنگی به خون نشسته بود. در آستانه هجدهمین زمستان حیات، پیرزنی فرتوت را می مانست.
نیمه جان درتنمانده را به دست هاش سپرد، انگشتان را درهم تنید و با مشت گره شده درب بزرگ آهنین را کوفت. «کسی را به در کوفتنش پاسخی نیامد». دوباره . این بار قایم تر. سه باره . چهارباره. چندین باره. سر شب نبود اما آنقدر نیز از نیم شب سپری نشده بود که خواب اینچنین از پای درآورده باشد اهل آن خانه باغ را. ناامیدی زانوان خسته اش را سست کرد. هنوز کامل از پای ننشسته بود که چراغی آن سوی درب بسته روشن شد. روشنایی، امید بود. نور، برکت بود. گویی دستی آن سوی در، چراغ خانه و قلب ماه صنم را در آن واحد، به اشاره انگشتی روشن کرده بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.