نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات پنجره منتشر کرد:
تیفانی وب به روزنامه های صبح خیره شد و آهی کشید. عکسش را در حالی گرفته بودند که ساعت چهار صبح داشت از یک باشگاه می آمد بیرون. این پنجمین بار در این ماه بود که عکسش در صفحه ی اول روزنامه ها می آمد. اما این ها برایش کافی نبود. نقشی که تازگی ها بهش پیشنهاد داده بودند، باعث پررنگ تر شدنش هم می شد. برای بازی در نقش دوروتی، در نمایش «جادوگر شهر اوز» انتخاب شده بود. مدیر برنامه اش گفته بود اگر نقدهای خوبی درباره ی او می نوشتند، احتمال راهیابی اش به هالیوود بیشتر می شد. تیفانی لبخند زد. می دانست اگر خوب کمکش می کردند، همه چیز عالی پیش می رفت. نمایش رو به راه می شد؛ منتقدان را به شوق می آورد؛ چشم تماشاچیان را خیره می کرد. لابد همه آخر هر اجرا بلند می شدند، دست می زدند، تشویقش می کردند و چشم هایشان پر از اشک می شد. هنوز چیزی نشده، می توانست طعم پیروزی را بچشد. چیزی که تیفانی نمی دانست، این بود که یک نفر دیگر هم آن روز صبح داشت به روزنامه ها نگاه می کرد. درحالیکه تیفانی در رویاهای آینده ی طلایی اش غرق بود، آن آدم دیگر تصویری بسیار تیره تر از چیزی که در پیش بود، می دید. تیفانی هیچوقت نقش دوروتی را بازی نمی کرد. قبل از شب افتتاحیه اتفاقی برایش می افتاد که حرفه ی هنرپیشگی برای همیشه برایش تمام می شد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.