خانم مارپل (3)(نمایش مرگ)

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
47

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خانم مارپل

انتشارات پنجره منتشر کرد:
تیفانی وب به روزنامه های صبح خیره شد و آهی کشید. عکسش را در حالی گرفته بودند که ساعت چهار صبح داشت از یک باشگاه می آمد بیرون. این پنجمین بار در این ماه بود که عکسش در صفحه ی اول روزنامه ها می آمد. اما این ها برایش کافی نبود. نقشی که تازگی ها بهش پیشنهاد داده بودند، باعث پررنگ تر شدنش هم می شد. برای بازی در نقش دوروتی، در نمایش «جادوگر شهر اوز» انتخاب شده بود. مدیر برنامه اش گفته بود اگر نقدهای خوبی درباره ی او می نوشتند، احتمال راهیابی اش به هالیوود بیشتر می شد. تیفانی لبخند زد. می دانست اگر خوب کمکش می کردند، همه چیز عالی پیش می رفت. نمایش رو به راه می شد؛ منتقدان را به شوق می آورد؛ چشم تماشاچیان را خیره می کرد. لابد همه آخر هر اجرا بلند می شدند، دست می زدند، تشویقش می کردند و چشم هایشان پر از اشک می شد. هنوز چیزی نشده، می توانست طعم پیروزی را بچشد. چیزی که تیفانی نمی دانست، این بود که یک نفر دیگر هم آن روز صبح داشت به روزنامه ها نگاه می کرد. درحالیکه تیفانی در رویاهای آینده ی طلایی اش غرق بود، آن آدم دیگر تصویری بسیار تیره تر از چیزی که در پیش بود، می دید. تیفانی هیچوقت نقش دوروتی را بازی نمی کرد. قبل از شب افتتاحیه اتفاقی برایش می افتاد که حرفه ی هنرپیشگی برای همیشه برایش تمام می شد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی