مغاک

(3)
نویسنده:

750,000ریال

675,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
231

علاقه مندان به این کتاب
4

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
4

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مغاک

انتشارات مهر و دل منتشر کرد:
خورشید گلوله ای بود سرخ و بی غیرت وسط آسمان. خاک مرموز معلق توی هوا جلو دید را می گرفت و نمی گذاشت که نور خورشید بیاید دیدار. کفایت پهن بود وسط حیاط و یک لایه خاک نشسته بود روش. گرد مرده. دور چشم اش صمغ بسته بود. در حیاط همان طور ولنگ و واز مانده بود. گاه گداری عابری پا شل می کرد تا آستانه ی در و کفایت پهن شده ی کف حیاط را دید می زد و می رفت. کفایت گاهی دست را می کوفت روی زمین و زیر لب چیزهایی می خواند، نامفهوم یا کسی را صدا می زد انگار. چشم هایش شده بود خون پتی ...
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • پاسخ به نظر

    داستان های این کتاب فوق العاده هستند. زبان قوی و حال و هوای جنوبی کار واقعن آدم را متحیر می کند. تا به حال از علی صفرزاده نخوانده بودم این کتاب را هم از انتشاراتی گرفتم این قدر عالی بود که توی یک شب همه اش را خواندم.

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی