نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات میرانا منتشر کرد :
کتاب “هفت جن” از کتاب های موفقی است که در ژانر وحشت نوشته شده است. با این که تولید این گونه کتاب ها در فضای انتشاراتی کشورمان چندان مرسوم نیست، اما «امید کوره چی» با مهارت تمام توانسته است به خوبی از عهدۀ آن برآید. نویسنده که گویی تسلط خوبی بر فضای علوم ماورایی دارد فضاسازی روان، محکم و دلچسبی را در این داستان فانتزی ایجاد کرده است.
کتاب، داستان تقابل “خیر” و “شر” های آخرالزمانی است که حس مبهم بشر همیشه در گیر آن است و به آن می اندیشد. در این کتاب ما شاهد مبارزه اجنه با انسان ها خواهیم بود. روای داستان همان قهرمان داستان است که از هوش بسیار زیادی برخودار است و نسبت به علوم غریبه آگاهی و احاطه کامل دارد. نیروی مقابل قهرمان «درویش» است. او نیروی شروری است که با استفاده از مسیر شیطانی تسلطی کاملی بر علوم غریبه دارد و در حد اعلای قدرت ذهنی و تسلط بر اشیاء بوسیله ذهن قرار دارد. درویش قصد دارد با گشودن دروازۀ سلیمان، مسیری را که حضرت سلیمان بر اجنه بسته بود، باز کند و به واسطۀ جن ها به قدرت برتر و مطلق دست پیدا کند.
قهرمان داستان با ارتباطات خاص خودش می تواند جن ها را ببیند و روش به کارگیری طلسم ها را خوب بلد است. او علاوه بر مقابله و مبارزه با درویش باید به فکر نجات «میرانا» هم باشد که تبدیل به عشق او شده است. عشق به میرانا سبب شد تا قهرمان داستان از مسیر شیطانی خود خارج شود و در مسیر درستی قدم بردارد.
استفاده از توسل و تکیه بر نیروهای معنوی، کلید راه گشایی است که قهرمان قصه سعی می کند از آنها در آخرین لحظات، برای پیدا کردن راه نجات استفاده کند.
« میططرون که گربۀ نر سیاه را آورد، درویش آن را در قفسی محبوس کرد و روزی یک گرم روغن زرد حیوانی به خورد حیوان داد و بعد از یک هفته، هر روز قدری به میزان روغن اضافه کرد تا جایی که گربۀ سیاه توانست یک پیاله روغن را یک جا و در یک وعده به جای غذا بخورد. بعد درویش دو روز گربه را بدون آب و غذا نگه داشت و سر آخر دیگ مفرغی لبه داری از اکسیرخانۀ خانقاه آورد که غلبۀ فلز آن با قلع بود.
درویش دیگ را روی شعله ملایمی به سمت شرق گذاشت و به اشاره ای گربۀ گرسنه را داخل دیگ انداخت و در آن را هم به قدری محکم بست که گربه راه نفس کشیدن نداشت. حرارت درون دیگ دربسته که بالا گرفت…»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.