نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات مرکز منتشر کرد:
احمد غزّالی در «سوانح» با این که زبانی بهشدّت موجز و فشرده به کار برده است، لُبّ کلامش را به سادهترین شیوهی ممکن بیان کرده است و با وجود همهی مفاهیم پیچیدهای که قصد دارد به گوش ما برساند، نَفَس گرمش در عمق وجود ما نفوذ میکند و اگر دل به گفتار او بدهیم، ما را قدم به قدم به دنبال خودش میکشد و با خودش به ماورای آنچه با حواس پنجگانهی بشری قابل درک است میبرد. عینالقضات همدانی در «مکتوبات» ــ که در ویرایش ما به پیوست رسالهی «سوانح» نقل شده است ــ آنچه را که احمد غزّالی سربسته و در پرده گفته بود باز میکند و به روشنترین وجه ممکن با ما در میان میگذارد.
عینالقضات همدانی با «مکتوبات» به همان راهی رفت که احمد غزّالی رفته بود. عینالقضات تجسّم عینیِ آن عاشقیست که در «سوانح» احمد غزّالی به معشوق میپیوندد و با او یکی میشود. «سوانح» احمد غزّالی با عینالقضاتی که «تمهیدات» و مکتوباتش را نوشت ادامه پیدا کرد و با آن عاشقی که در همدان به دار آویختند به نقطهی پایان رسید.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتابِ سوانح از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
سوانح یا سِوانحِاُلعشّاق یا سوانح فِی العشق رسالهای صوفیانه ـ عرفانی اثر احمد غزالی است که در سدهٔ پنجم یا اوایل سدهٔ ششم نوشته شد. این کتاب مشتمل بر 75 «فصل» در معانی و احوال و اسرار عشق بدان نحو که مورد توجّه صوفیان است. هم از لحاظ نثر ساده و هم از حیث مضمون یکی از زیباترین متون ادب فارسی است و مؤلّف به اقتضای موقع نوشتهٔ خود را به حکایتهای کوتاه و اشعاری از خود و دیگران آراسته است. کتابِ پیشروی شما متن تصحیحشدهٔ این کتاب با ویرایش جعفر مدرس صادقی است. در این نسخه متن کتاب مجدداً تدوین، فصلبندی، پاراگرافبندی شده است و رسمالخط آن یکدست شده و برخی عبارات معترضه بیرون از روال متون مهم منثور ادبیات فارسی نیز تصحیح شده است.
«تألیفات و تصنیفات وی (غزالی) معتبر و مقبول الطوایف است و یکی از آنها سوانح است که منشأ شیخ فخرالدین عراقی شده.» - نظامالدّین غریب
«احمد غزالی تصنیفات و تألیفات معتبر و رسائل بینظیر دارد و یکی از آنها رسالهٔ سوانح است.» - نورالدّین عبدالرحمان جامی
«احمد غزالی تألیفات خوب و تصنیفات مرغوب در صفحهٔ روزگار یادگار گذاشته، مِنجمله رسالهٔ سوانح است.» - زینالعابدین شیروانی
«غزالی کتابِ سوانح العشاق را در غلبه محبّت ولی (عین القضات) نوشته. آن رسالهای است نظماً و نثراً سخنان خوب و عبارات مرغوب دارد.» - هدایت
«این اثر کوچک احمد غزالی بهنام سوانح، از آثار ارزندهای است که در باب عشق نوشته شده و در دنیای اسلام عرضه شده است. دانشمندانی چون ابن عربی (638) و ابنحزم (456) و دیگران، که قبل و بعد از او آمدهاند، کوشیدهاند که در این باب چیزی بنویسند ولی موفق نبودهاند.» - هلموت ریتر، مستشرق آلمانی
«و شیخ احمد غزالی صاحب کتاب سوانح، که کتاب ذوق و شور و حال است... لفظاً و معناً کتاب نفیس و شیوایی است.» - مرحوم دکتر قاسم غنی
«در زبان فارسی پارهای از آثار منثور صوفیه هست که آنها را میتوان شعر منثور خواند. مناجاتهای پیر انصاری و سوانح احمد غزالی و تمهیدات عینالقضات و لمعات عراقی و لوایح جامی شعرهایی عارفانهاند که در قالب کلام منثور مجال بیان یافتهاند.» - دکتر عبدالحسین زرینکوب
«... و نثر سوانح لطیف و ساده و دلنشین و عمیق و شیرین است و به جای استدلالات منطقی در آن قیاس شعری به کار رفته.» - مرحوم دکتر احمدعلی رجائی
«غزالی در این اثر با پرداختن به روانشناسی عشق که به جرئت میتوان گفت عمیقترین اثری است که تاکنون در این حوزه در ادب پارسی نوشته شده و به قول هلموت ویتر این اثر نخستین بار توسط او به ایرانیان معرفی شد. مشکل بتوان کتابی یافت که روانشناسی را تا چنین مرتبه بلند به بررسی نشسته باشد. در اوج حاکمیت مرد سالاری به زن (معشوق) برتری داده و با ارائه تفکری انتقادی ریای عشاق آسمانی را برملا ساخته است.» - قاسم کشکولی
اگر به کتابهای قدیمی و عرفانی و ادبیات کهن فارسی علاقه دارید، حتماً از خواندن این اثر لذت خواهید بُرد.
این رسالهٔ نفیس و گرانبهای عرفانی نخستین اثر مستقل شناختهشدهای است که به زبان فارسی دربارهٔ عشق نوشته شده است و از همان زمان مورد توجهٔ مصنّف معروف و مشهور، عرفا و سالکان راه طریقت قرار گرفت و آن را سرمشق خود قرار دادند. این کتاب را شناسنامهٔ احمد غزالی میدانند و آن را شاهکار مضمون و انشای فارسی در نظر میگیرند. گذشته از نثر شیوا و انشای بلیغ، این کتاب یکی از قدیمیترین کتابهایی است که به زبان فارسی در موضوع عشق نوشته شده است. احمد غزالی در کتاب حکایاتی از عشاق معروف مانند لیلی و مجنون آورده و به ابعاد مختلف عشق پرداخته است. از مضامین اصلی این کتاب میتوان به عشق مطلق یا حقیقت عشق اشاره کرد. عالم عارف و شاعر معروف عبدالرّحمان جامی این کتاب را بینظیر دانست و فخرالدّین عراقی کتابِ «لعمات» خود را در بیان مراتب عشق بر سنتهای این کتاب تألیف کرده است و بسیاری دیگر از نویسندگان و سالکان کم و بیش از این کتاب یاد کردهاند. سوانح ویرایش شدهٔ «جعفر مدرس صادقی» به دو بخش اصلی «سوانح» اثر غزالی و «مکتوبات» عین القضات همدانی تقسیم شده است.
• پیشگفتار مجموعه: بازخوانی متون
• مقّدمهی ویراستار
• حدیثُ عشق در حروف نیاید و در کلمه نگنجد
• راهش به خود بر عشق است
• نهایتِ علم به ساحلِ عشق است
• روی در کار آوَرَد و باک ندارد، تا درست آید
• او مُرغ اَزَل است، اینجا که آمده است، مسافرِ اَبَد آمده است
• معشوق را عاشق دریابد
• از خودی برَهد، آنگاه او را فرا رسد و از او فراتر رسد
• ندانم تا عاشق کدام است و معشوق کدام
• هنوز سلطانِ عشق تمام ولایت بنگرفته است
• تا بدایتِ عشق بُوَد، قوت از خیال خورَد
• خود را از برای او خواهد و جان درباختن بازی داند
• او را که وجودش زَحمت بُوَد، سازِ وصال از کجا آید؟
• عاشق را «بود» خود زیان کند، تا از سود و زیان برَهد
• اگر معشوق را بیابد، او را آن نَفَس پَروای او نبُوَد
• هر زمان، عاشق و معشوق از هم بیگانهتر باشند
• چون به کمال رسد، قوت هم از خود خورَد، بیرون کاری ندارد
• تا هیچ خود را نباشی و بل که خود هیچ باشی
• نکوشد در چیزی که او در او هیچ اختیاری نیست
• اسلوب نگارش کتابِ سوانح مکرّر مورد تقلید نویسندگان صوفیّه واقع شد، چنانکه جامی رسالهٔ لوایح (۲) خود را از حیث سبک نگارش به تقلید آن نوشت.
• این کتاب نخستینبار در 1942 میلادی به اهتمام هلموت ریتر در استانبول و همین نسخه در 1368 شمسی در تهران به طریق افست چاپ شد. نسخهٔ دیگری نیز در 1359 به تصحیح نصرالله پورجوادی منتشر شد.
• مقالات شمس اثر شمسالدین محمد تبریزی با ویرایش جعفر مدرس صادقی که مجموعهای از گفتارهای شمس در قونیه است و تنها اثر مکتوب بهجامانده از این شیخ شوریده محسوب میشود. این متن شاهکاری بینظیر است که ویرایشِ جدید آن اهمیت بالای در ادبیات فارسی دارد.
احمد غزالی در نیمهٔ دوم سدهٔ پنجم قمری در قزوین به دنیا آمد. او فقیه، زاهد، عارف و وعظ و برادر کوچکتر امام محمّد غزالی بود. آغاز عمر را به تحصیل علوم دینی پرداخت لیکن بیشتر به زهد و تصوّف و وعظ متمایل شد و در همین باب شهرت یافت. از شاگردانش در تصوّف شیخ ابوالفضل بغدادی و عین القضاة همدانی و ابوالنجیب سهروردی (563 ـ 490) و سنائی بودند. پس از کنارهگیری امام محمّد غزالی از تدریس در نظامیّهٔ بغداد در 488، سالها به نیابت از او تدریس میکرد. او به فارسی و عربی شعر گفته است. معروفترین اثر او رساله (آمیخته به نظم) سوانح (العشّاق)؛ داستان مرغان است. اثر دیگر او مکاتیب فارسی؛ بحرالحقیقة (در عرفان)؛ لبابالاحیاء است. صاعد ابن فارسِ لبّانی مواعظ او را در بغداد در 83 مجلس گرد آورده و در دو مجلّد ترتیب داده بود. چند اثر نیز به عربی دارد.
جعفر مدرس صادقی نویسنده، مترجم و ویراستار است که در سال 1333 در اصفهان به دنیا آمد. او از 23 سالگی وارد عرصهٔ مطبوعات شد و کارش را با نوشتن گزارش برای روزنامهٔ اطلاعات آغاز کرد. سپس در سال 1353 به روزنامهٔ آیندگان پیوست و کارش را با نوشتن ترجمه، معرفی و نقدِ کتاب ادامه داد. او با انتشار رمانِ گاو خونی به شهرت رسید. ترجمهٔ انگلیسی این رمان در سال 1996 در آمریکا منتشر شد و بهروز افخمی فیلمی بر اساس این رمان با همین نام ساخت. او تاکنون کتابهای زیادی نوشته و در مجموعهٔ «بازخوانی متون» نسخههای تصحیحشدهٔ متون کهن ادبیات فارسی را ویرایش کرده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
این محمّد معشوق تُرکی قبابسته بود یک روز در جامع توس آمد، ابوسعید ابوالخیر مجلس میداشت محمد بندی بر قبا زد شیخ ابوسعید خاموش شد و زبانش ببست. چون ساعتی برآمد شیخ ابوسعید گفت ای سلطانِ عصر و ای سُرمه چشمِ وجود بندِ قبا واگشا که بند بر هفت آسمان و زمین نهادی
در راه خدای قَدَمی نزدی چه دانی که مردان چرا نماز کنند و چرا نماز نکنند چه دانی که روزه ی ایشان چه بود یا افطار ایشان چه بود و چه دانی که چرا قومی به حج روند و قومی چرا نروند و چه دانی که قومی چرا شب بخسبند و قومی چرا نخسبند آن کیست که معصیتش بهتر از طاعت است با عشق در آی تا عَجَبها بینی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
خَلقِ عالم از ابلیس نام شنیده اند اما میدانم که او را خود از کس یاد نیست که روی در درد ابدی دارد و قوتِ او لعنتِ اوست که پیاپی میرسد و او نوش میکند چنان که دوستان رحمت و او از رحمت متنفّرتر از آن است که دوستان از لعنت . جهانیان را از این نقطه چه خبر