فهمیدم میل مادرم به سکوتِ نسبی دربارهٔ این موضوع، که بعدها متوجهش شده بودم، راهی برای حفظ آبرو بود؛ همانگونه که بسیاری از بستگانم گفتند، تمهیدی برای محترم ماندن در چشم بقیه، آنهم در محیطی که هر مشکلی در ازدواج به پای زن نوشته میشد.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات بیدگل منتشر کرد:
افسانه نجمآبادی، مدت کوتاهی پس از درگذشت پدرش، درمییابد که او در خفا برای بار دوم تشکیل خانواده داده و خودش هم خواهری دارد که از وجودش بیخبر بوده است. این اتفاق تبدیل به ایدۀ اصلی کتاب حاضر شده است.
| او در جریانهای پنهان خانوادگی، از رهگذر روایت بیپردۀ ماجرای خانوادهاش، از پیچیدگیهای چندهمسری میگوید تا بدین طریق به بررسی دگرگونیهای عمیق و بنیادین در مضامینی مانند عشق، ازدواج و زندگی خانوادگی در ایران اواسط قرن بیستم بپردازد.
| نجمآبادی نشان میدهد که چگونه ایدۀ «ازدواج از سر عشق» و «تکهمسری» در میان طبقۀ متوسط نوظهورِ شهری در تهران ایدۀ غالب شد. او با بررسی رمانهای عاشقانه، روزنامهها، نمایشنامهها و سایر آثار ادبی و همچنین تاریخنگاری اشیایی مانند لباس عروسی، نامههای عاشقانه و عکسهای خانوادگی و همچنین دگرگونی معماری شهر تهران نشان میدهد که چگونه «تشکیل خانواده با محوریت زنوشوهر» بدل به انگارۀ ازدواج ایدئال میشود. در نتیجه خانوادههای زَناشوهری جای خانوادههای چندنسلی پیشین را میگیرد و طی یک نسل چندهمسری، که رویهای است علنی و مقبول، بدل به تابو میشود و همین است که مردانی همچون پدرش را وامیدارد ازدواج دومشان را از دیگران مخفی نگه دارند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتابِ جریانهای پنهان خانوادگی از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
کتابِ جریانهای پنهان خانوادگی اثر افسانه نجمآبادی پژوهشگر و استاد تاریخ و مطالعات جنسیتِ دانشگاه هاروارد است. این کتاب در سال 2020 منتشر شد و نجمآبادی در این کتاب وقایع شخصی خانوادگیاش را با تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران گره زده است. او در این کتاب از داستان خانوادهٔ دوم و مخفی پدرش میگوید، که پس از مرگ پدرش هویتشان آشکار شد.
«ترکیب خلاقانهٔ تاریخ و خاطرات افسانه نجمآبادی موردی قانعکننده برای تاریخ خُرد و حتی بهطور مشخصتر بهنوعی سندی زنده و تاریخی، برای کشف تاریخ اجتماعی ایران است. من بسیار قدردانم که خانم نجمآبادی اینگونه تاریخ را زنده کرد.» - فیروزه کاشانی ثابت، نویسنده
«کمتر محققی را پیدا میکنید که با ظرافت خانم افسانه نجمآبادی، امر شخصی را به مسئلهای نظری ارتقا دهد. او ادعای اینکه پدرش خانوادهٔ دوم و مخفیای داشت را به سفری تحقیقاتی تبدیل کرده است و تغییرات خانوادگی و اجتماعی را از همین فضا به تصویر کشیده است. داستانهای او تنها داستان نیستند، چون نجمآبادی آنها را از دل تاریخ استخراج کرده است و به تاریخسازی میپردازد.» - سواد جوزف، سردبیر دایرهالمعارف زنان و فرهنگهای اسلامی
«کتابِ جریانهای پنهان خانوادگی، بسیار آموزنده و سرگرمکننده است. خواندن آن را به همهٔ حرفهای و کتابخوانها توصیه میکنم.» - جی.اِم. فار، چویس
افسانه نجمآبادی اینبار سراغ تجربهٔ شخصی خودش رفته است. درست روزی که پدرش را از دست میدهد، او و خانوادهاش متوجه میشوند در تمام این سالها پدرش خانوادهٔ پنهان دیگری داشته. یک زن دوم و یک دختر دیگر که در تمام این سالها از خانوادهٔ اول پنهان بودند. خانم نجمآبادی در این کتاب به بررسی جریانهای زیرین خانوادگی و تجربیات پیچیدهٔ خانوادهاش از ازدواج و چندهمسری میپردازد و از این ماجرا به داستان بزرگتری میرسد که به مسالهٔ دگرگونی مفاهیمی همچون عشق، ازدواج و زندگی خانوادگی در ایران تا اواسط قرن بیستم ختم میشود. او نشان میدهد که چگونه ایدهٔ ازدواج بر مبنای عشق در ایران بسیار دیر وارد روابط زناشویی شد. خانم نجمآبادی از طریق بررسی لایههای تاریخی نشان میدهد که طبقهٔ متوسط شهری چطور موفق شد مردان ایرانی را از ایدهٔ چند همسری و ازدواجهای پنهانی دور کند. او در بخشی از این کتاب از طریق پرداختن به رمانهای عاشقانهٔ اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و روزنامههای اصلاحطلب و نمایشنامهها به تشریح آیینهای زناشویی میپردازد و نشان میدهد چطور مردان ایرانی یاد گرفتند که بعد از ازدواج به زنانشان توجه کنند. و البته اصلیترین نکته اینجاست که به خواننده نشان میدهد چطور در فاصلهٔ یک نسل چندهمسری تبدیل به یک تابو شد و این تابو از طریق فشارهای جامعهٔ زنان به وجود آمد و در نهایت بسیاری از مردان طبقهٔ متوسط شهری از خیر ازدواج مجدد مخفیانه گذشتند و آن را به عنوان یک عمل قبیح پذیرفتند. او در این مسیر نشان میدهد که معماری نوین شهری و شکلگیری محلات و شبکههای اجتماعی زنان در محلات سبب شد که این تابو شکل بگیرد.
• کتاب زنان سیبیلو و مردان بیریش اثرِ معروف افسانه نجمآبادی استاد تاریخ و مطالعات جنسیت در هاروارد است. او در این کتاب تاریخ مدرنیتهٔ ایران را از دریچهٔ جنسیت و زنانگی بازخوانی و بازنویسی کرده است و همچنین توضیح میدهد که چگونه جنسیت و ایدههای دخیل در آن بر مفاهیم زیبایی در طول تاریخ تأثیر گذاشته است.
• کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم چندین مقالهٔ تأثیرگذار و مهم از افسانه نجمآبادی است که در مجلهها و نشریات مختلف بهصورت پراکنده منتشر شده است. او در این مقالات بر دو موضوع تمرکز کرده است؛ یکی بازخوانی تاریخ ایران و دیگری اثرگذاری زنان فعال بر تاریخ و همچنین از زنان در حکایات و داستانهای ایرانی میگوید.
افسانه نجمآبادی در سال 1325 در تهران بهدنیا آمد. او نویسنده، پژوهشگر و استاد تاریخ و مطالعات جنسیت در دانشگاه هاروارد است که بهویژه برای مطالعات زنان، جنسیت و تاریخ در قرن نوزدهم میلادی در ایران مورد توجه قرار گرفت. نجمآبادی در 21 سالگی به کالج رادکلیف رفت و در رشتهٔ فیزیک تحصیل کرد و این رشته را تا کارشناسی ارشد ادامه داد. پس از آن وارد رشتهٔ علوم اجتماعی شد و مدرک دکترایش را در همین رشته از دانشگاه منچستر اخذ کرد. او بیشتر در تاریخپژوهی و تاریخنگاری و عمدتاً حوزهٔ زنان فعالیت دارد و از برجستهترین آثارش میتوان به «زنان سیبیلو و مردان بیریش» اشاره کرد که برندهٔ جایزهٔ جوآن کلی در سال 2005 شد. اثر قابل توجهٔ دیگر او «چرا شد محو از یادِ تو نامم» است که در این اثر به بررسی امور مرتبط با زنان در تاریخ معاصر پرداخته است. آخرین اثر او «ابراز خویشتن» نامزد دریافت جایزهٔ لامبادا در سال 2014 بود و جایزهٔ جوآن کِلی را در سال 2014 برای بهترین کتاب در موضوع تاریخ زنان و نظریههای فمنیستی را از آنِ خود کرد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
فهمیدم میل مادرم به سکوتِ نسبی دربارهٔ این موضوع، که بعدها متوجهش شده بودم، راهی برای حفظ آبرو بود؛ همانگونه که بسیاری از بستگانم گفتند، تمهیدی برای محترم ماندن در چشم بقیه، آنهم در محیطی که هر مشکلی در ازدواج به پای زن نوشته میشد.
این نامهها، بهرغم تفاوتهای بسیارشان، در شکلدهی به نوعی فرهنگ زناشوهری میان زوجها دخیل بودهاند. افزایش روزافزون زنان باسواد در طبقهٔ متوسط شهری باعث شخصیتر و فردیتر شدنِ این نامهها شده بود.
برخلاف احساسی که بین فرخ و مهین وجود داشت، حسی که عفت به فرخ دارد، که آرامآرام فرخ نیز همان حس را به عفت پیدا میکند، هرگز عشق نامیده نمیشود.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
اول اینکه برخلاف اونچه به نظر میاد، این یک رمان داستانی نیست بلکه یک تحقیق اجتماعی، فرهنگی و تا حدودی تاریخیه. اسلوب نوشتاری سخت و ترجمه نه چندان روانی داره. از نظر پژوهش علمی هم ایرادهای زیادی بهش وارده. اولیش اینکه یک مسأله اجتماعی رو فقط در یک گروه بسیار کوچک و نادر (زنانِ مرفه و باسواد و شاغل صد سال پیش) مورد مطالعه قرارداده اما نتایج رو به کل جامعه تعمیم داده.
برای من این نکته جالب بود که خانم نجمآبادی تونست از خلال این مشکل، به ریشهی این داستان در ایران بپردازه، اینکه این مسئله چقدر توی ایران رواج داشته و چقدر اوضاعش تغییر کرده.
جریانهای پنهان خانوادگی خیلی خوندنی بود. نویسنده زندگی شخصی و تجربیات اجتماعی مردم ایران رو با هم ترکیب کرده و داستانی اجتماعی و خوندنی خلق کرده. خیلی دوستش داشتم.