برکت

(0)

3,090,000ریال

2,781,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
41

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب برکت

انتشارات صاد منتشر کرد :
بیست تا طلبه بودیم که سوار یک مینی بوس قراضه مان کردند که بین روستاهای آن منطقه توزیع کنند سر راه هر روستایی یکی از ماها را پیاده میکردند. نوبت من که شد پیاده شدم. مرد بلندقد و قلچماقی آمد؛ به قیافه ام نگاه کرد؛ رو کرد به راننده وگفت : یکی درست و حسابیش رو برامون بنداز پایین!
برگشتم و سر جایم نشستم یک شیخ چاق و چله را پیاده کردند.
مرد قلچماق ساک شیخ را برداشت و گفت: پارسالم حق ما رو خوردن و یه شیخ لاغر مردنی دادن؛ چیزی نگفتیم امسال دیگه خودم گفتم بیام و آخوند انتخاب کنم.»
رو کرد به من ببخشیدی گفت و رفت .پایین.
بعد مرا در روستایی پیاده کردند. هیچ کس نیامد تحویلم بگیرد. با جوانکی در هر خانه ای را زدیم؛ یا گفتند «شورا نیست» یا گفتند «ملا نمی خوایم!» دوری زدم و برگشتم. سگی دنبالم کرد.
کم مانده بود پاچه ام را بگیرد که فرار کردم و سوار مینی بوس شدم به راننده گفتم «برو!» راننده گازی به ماشین داد و سرعت گرفت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی