نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات جوانه رشد منتشر کرد:
پرسش از ماهیت انسان و کیستی و چیستی او پرسشی به درازای تاریخ تفکر بشری است و علیرغم پیشرفتهای شگرف در همه حیطههای دانش بشر، پرسشهای بنیادین، همچون طبیعت، تربیت و جبر و اختیار حل نشده و پاسخی شایسته و بایسته و مورد توافق دریافت نکردهاند و انسان همچنان موجودی ناشناخته باقی مانده است!
هر بار که با گسترش دانش در حوزهای، امیدها برای رسیدن به پاسخی قطعی افزایش یافته، با عمیقتر شدن دانش در همان حیطه، پرسشهای قبلی در سطحی پیچیدهتر مجدداً مطرح شده است. نمونههای اخیر این ادعا را میتوان در پیشرفتهای شگفت انگیز علوم اعصاب و ژنتیک، که موضوع کتابِ آیا ما برده ژنهایمان هستیم است، به خوبی مشاهده کرد. گویی آدمی، این موجود پرسشگر، در گردباد پرسشگریهای مداوم و پیوسته خود هر بار از جایی که هست برگرفته و به سطحی بسیار بالاتر پرتاب میشود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
دکتر دنیس آر.الکساندر یکی از محققان برجستۀ کشفیات پزشکی است. او بیش از چهار دهه است در زمینۀ ژنها تحقیق میکند و عضو ممتاز کالج سنت ادموندِ کمبریج و مدیر بازنشستهٔ مؤسس فارادی است. کتاب آیا ما بردهٔ ژنهایمان هستیم از این محقق در سال 2020 منتشر شد. این کتاب نقدی علمی بر جبرگرایی ژنتیکی است و نویسنده با کمک آخرین اکتشافات علمی به شما نشان میدهد که ما چطور بردهٔ ژنهایمان نیستیم و اینکه چطور ژنوم انسانی خاص ما آزادیمان را تضمین میکند. هدف دکتر الکساندر از نوشتن آیا ما بردۀ ژنهایمان هستیم این نبود که با علم مخالفت کند، بلکه هدف کتاب میخواهد نشان دهد چگونه اطلاعات ژنتیکی با هزاران ورودی دیگر ادغام میشود تا موجودات پیچیدهای شکل گیرد که ما هستیم.
«دنیس الکساندر مهارت نادری دارد. او یک دانشمند درجه یک است، روی مسائل جذابی که هم اهمیت فکری و هم اخلاقی دارند کار میکند و میتواند با تمام مردم به راحتی و با فروتنی صحبت کند. الکساندر پیشرفت علم ژنتیک را به شما توضیح میدهد. کتاب او را بخوانید و بسیار بیاموزید. اطلاعات جدید دربارهٔ این دنیای عجیب که در آن زندگی میکنیم و اکنون در حال درک آن هستیم شما را شگفتزده خواهد کرد.» - پروفسور مایکل روس، استاد فلسفهٔ دانشگاه ایالتی فلوریدا
«کتاب «آیا ما بردهٔ ژنهایمان هستیم؟» یک کتاب کامل دربارهٔ ژنها، ژنومها و ژنتیک است. نویسنده در این کتاب از نحوهٔ تعامل ژنتیک در زمینهٔ سلامت روان، تحصیلات، هوش، فرم بدن، و وفادارایهای مذهبی و سیاسی میگوید اما مسئلهٔ مهمتری هم وجود دارد. ارادهٔ آزاد و تکنیکهای ژنتیکی با هدف ارتقای انسان که علم مدرن را فراگرفته است. کتابی خواندنی و بسیار قابل تأمل.» - برایان هیپ، استاد سابق کالج سنت ادموند
«این کتاب روشن، عالمانه، طنز و روشنگر است. این کتاب نتایج چشمگیر مطالعات انجمن گستردهٔ ژنوم است و بر این نکته تأکید میکند که چگونه ژنهای بیشمار ما هر کدام سهم کوچکی در شکلگیری ما به عنوان یک فرد دارند. ژنها، محیطها و ذهنها بهطور جدانشدنی بر روند زندگی ما تأثیر میگذارند. دکتر الکساندر واقعاً به ما کمک میکند تا بیشتر در مورد خودمان بفهمیم، ژنتیک خود را قدر بدانیم و از غنای مطلقبودن یک انسان چندوجهی شگفتزده شویم.» - گریم فینلی، دانشگاه اوکلند
دکتر الکساندر کتاب آیا ما بردهٔ ژنهایمان هستیم را برای تمام خوانندگانی نوشته است که هیچ پیشزمینهٔ اطلاعاتی خاصی در زمینهٔ ژنتیک ندارند. او این کتاب را به شیوهای خاص و جذاب نوشته است و ابزارهایی را برای درک و ارزیابی انتقادی آخرین اکتشافات ژنتیکی در اختیار علاقهمندان قرار میدهد.
«بیمار نوزاد کوچک دو روزهای بود و بهطور غیرطبیعی سریع نفس میکشید. بالاخره همه چیز روبهراه شد و کودک به خانه فرستاده شد، اما در ماههای بعد نیز والدینش بارها او را با مشکلات تنفسی حاد و خونی که بهطور غیرطبیعی اسیدی بود به اورژانس میآوردند. هر بار نمونهای از خون نوزاد برای آزمایش گرفته میشد. چه اتفاقی در حال رخ دادن بود؟ سال 1984 این نوزاد، بیمار واحد ملیِ ژنتیکِ انسانی در بیمارستان دانشگاه امریکایی در بیروت لبنان بود. من چند سال به آنجا رفته بودم تا آزمایشگاه جدید ژنتیک بیوشیمیایی را برای آن واحد راهاندازی کنم. لبنان کشوری بود که در آن ازدواج فامیلی میان پسرعموها و دخترعموها یا پسرداییها و دخترداییها معمول بود؛ بااینحال این نوزاد کوچک حاصل یک ازدواج غیرفامیلی بود و هیچ سرنخی از تاریچخهٔ خانوادگی او و آنچه ممکن بود اتفاق افتاده باشد، وجود نداشت. دلایلی بیشماری برای اسیدیشدن غیرطبیعی خون (اسیدوز لاکتیک) میتواند وجود داشته باشد. دو بار اول که کودک به اورژانس آورده شد، آنزیمهایی که آزمایش شدند بهطور مطلوبی طبیعی بودند. برای حل این مشکل ساعتهای زیادی در کتابخانه، ادبیات پژوهش در اینباره بررسی شد (در آن روزها هیچ منبع آنلاینی برای دسترسی به اطلاعات وجود نداشت!).»
«آزمایشهای مندل چندین یافتهٔ مهم را نشان دادند. برخی صفات در گونههایی از گیاه نخودفرنگی که مندل آزمایشهای خود را با پرورش آنان شروع کرد در بسیاری از نسلها ثابت بود. امروزه گفته میشود آن نخودفرنگیها از نظر ژنتیکی، ردهٔ خالصی داشتند. این عامل مهمی در موفقیت او بود. هنگامی که مندل نخودفرنگیهایی را که صفاتِ گوناگونی داشتند، بهصورت ضربدری با هم بارورسازی کرد، نسل بعدی نخودفرنگیها صفات گسسته به ارث برده بودند. یعنی بذر این نخودفرنگیها چروکیده یا صاف و خود گیاه نیز بلند یا کوتاه بود. نخودفرنگیهای دورگه، فقط یکی از دو ویژگیای را که در نسل قبلی آنان وجود داشت نشان دادند که با ایدهٔ «ترکیب وراثتی» که در آن صفات مختلف با یکدیگر ادغام میشوند در تناقض بود. همچنین مندل متوجه شد که برخی صفات در نخودفرنگیها «غالب» و برخی از آنان «مغلوب» هستند. وقتی مندل نخودهای بلند را با نخودهای کوتاه بارورسازی کرد، نسبت گیاهان بلند به کوتاه پس از دو نسل تقریباً سهبهیک شد. بلندی قد نخودفرنگیها یک صفت غالب و کوتاهی یک ویژگی مغلوب بود، اما اگر مندل دو نخودفرنگی بلند را با هم پیوند میزد، فقط گیاهان بلند به دست میآورد و به همین ترتیب اگر نخودهای کوتاه را با کوتاه پیوند میزد، فقط نخودفرنگیهای کوتاهقد به دست میآورد.»
«یکی از سردرگمیهای رایج در رسانهها ایدهٔ وجود یک ژن خاص برای برخی از ویژگیهای پیچیدهٔ انسانی است، مانند ژن بدجنسی، ژن پرخوری، ژن شوخطبعی یا ژن لیبرال که باعث میشود شما روزنامهٔ گاردین بخوانید و حتی ایدهٔ عجیبوغریبی مانند «ژنِ ژنباوری» را قبول کنید. ادعا این است که کسی که ژن «ژنباوری» دارد این گرایش در او وجود دارد که رفتارها را ناشی از ژنها بداند. برخی از عنوانهایی که در رسانهها دربارهٔ این موضوع میبینیم شامل: «دلیل شادبودن: ژن خوشبختی در DNA انگلیسیهاست» (صفحهٔ اول روزنامهٔ تایمز) (۲) یا «ژن مِیبارگی کشف شد» (اخبار بیبیسی) (۳)، «تحقیقی، ارتباط گسترش دین و مذهب با «ژن دینداری» را نشان میدهد» (هافینگتون پست) (۴)، «تحقیقی نشان میدهد که چگونه تشخیص دهید مرد زندگی مشترکتان، ژنهای حمایتگری دارد یا نه» (مجلهٔ دیجیتال) (۵)، «تحقیقی در نوجوانان وجود ژن خوشبختی را نشان می دهد» (نیوساینتیست) (۶)، «علم استرس: آيا فرزند شما «ژن نگرانی» دارد؟» (تایمز) (۷)، «موفقیت در آزمون ممکن است بهدلیل تعدادی از ژنها باشد» (تایمز) (۸) و همچنین بسیاری از عناوین دیگر.»
یک تصور غلطِ رایج وجود دارد که ژنومهای ما ـ که همه منحصربهفرد هستند جز ژنومهایی که دوقلوهای همسان دارند ـ در کنترل سرنوشت ما بسیار تأثیرگذار هستند. با اینحال، آخرین اکتشافات ژنتیکی این دیدگاه را تأیید نمیکند. گرچه تنوع ژنتیکی باعث تفاوت رفتاری در انسانهای مختلف میشود و بر رفتار انسانها تا حدودی تأثیر دارد، اما در بیشتر مواقع بر ارادهٔ آزاد واقعی ما تأثیری نمیگذارد. جبر ژنتیکی فقط در شرایط مختلف پزشکی، به ویژه برخی از سندرمهای روانپزشکی مطرح میشود. دکتر دنیس الکساندر در کتاب آیا ما بردهٔ ژنهایمان هستیم نشان میدهد که خیر، ما درواقع بردهٔ ژنهایمان نیستیم. او همچنین توضیح میدهد که چگونه زمینه یا گرایش به رفتاری خاص، در سطح مولکولی تحتتأثیر ژنهای خاصی قرار میگیرد. بااین وجود، جهانبینی ما تأثیر بسیار بیشتری بر رفتار ما دارد.
• کتاب ژن خودخواه اثر ریچارد داکینز رفتارشناس و زیستشناس فرگشتی بریتانیایی است. این کتاب موجی از هیجان را در میان زیستشناسان و مردم عادی برانگیخت. نگاه شفاف داکینز به ژن و نثر شفاف و رسای این کتاب دربارهٔ چیستی انتخاب طبیعی، منبع باارزشی برای درک جنبههای مختلف تکامل شد.
• کتاب ژن (تاریخ خودمانی) اثر سیدارتا موکرجی پزشک و سرطانشناس آمریکایی هندیتبار است که یک بار نیز برندهٔ جایزهٔ پولیتزر شد. این کتاب تاریخچهٔ ژن و تحقیقات ژنتیکی از ارسطو گرفته تا کریک، واتسون و فرانکلین را شرح میدهد و سپس به دانشمندان قرن بیستویکم میرسد که نقشهٔ ژنوم انسانی را ترسیم کردند.
• کتاب رفتار: بررسی زیستشناختی بهترین و بدترین رفتارهای انسان اثر رابرت ام. ساپولسکی استاد زیستشناسی و عصبشناسی است که با نوشتن کتاب «چرا گورخرها زخم معده نمیگیرند» به شهرت رسید. نویسنده در این کتاب از فرآیندهای بیولوژیکی مختلفی که بر رفتار انسان تأثیر میگذارند میگوید.
دنیس الکساندر بنیانگذار مؤسسهٔ فارادی و عضو بازنشستهٔ کالج سنت ادموند کمبریج است. او رئیس سابق برنامهٔ ایمونولوژی مولکولی در مؤسسهٔ بابراهام در کمبریج نیز بود و از سال 1981 تا 1986 بهعنوان دانشیار بیوشیمی در مرکز پزشکی دانشگاه آمریکایی بیروتِ لبنان فعالیت داشت و به تأسیس واحد ملی ژنتیک انسانی را کمک کرد. این امر مستلزم ایجاد یک آزمایشگاه تحقیقاتی جدید در زمینهٔ ژنتیک پزشکی بود و اولین کلینیک تشخیصی پیش از تولد در جهان عرب شد. اکتشافات او در این دوران یک جهش جدید بود که بر پردازش آنزیم لیزوزومی متمرکز شده بود و منجر به شناسایی چندین بیماری ژنتیکی نادر شد. آلکساندر یک محقق آزاد در کالج سنت پیتر آکسفورد بود و در آنجا زیر نظر مرحوم آرتور پیکوک بیوشیمی خواند. او برای اخذ مدرک دکترای نوروشیمی در مؤسسهٔ روانپزشکی به تحصیل پرداخت و در آنجا ساختار مولکولی پمپ سدیم-پتاسیم را تجزیهوتحلیل کرد. او 15 سال را در بخشهای دانشگاهی و آزمایشگاهی مختلف خارج از بریتانیا گذراند و بین سالهای 1974 تا 1980 در دانشگاه فنی خاورمیانهٔ ترکیه کار میکرد. او در همین دانشگاه آزمایشگاه شیمی اعصاب را راهاندازی کرد. تاکنون مقالات زیادی از دکتر الکساندر در وبسایتهای گاردین، نیچر و هافینگتون پست منتشر شده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.