تل آویو سقوط کرد

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
245

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب تل آویو سقوط کرد

انتشارات کتابستان معرفت منتشر کرد :
رمان تل آویو سقوط کرد روایت مردمانی است که دفاع از مظلوم را، فارغ از هر جهت‌گیری سیاسی، سرلوحۀ زندگی‌شان می‌دانند...
این رمان سناریوی آزادی فلسطین و از بین بردن موجودیت اسرائیل است با روش های مختلف آرزویی نزدیک به واقعیت، خیالی شبیه حقیقت...، اگر جوانان بخواهند، هرکاری شدنی است؛ حتی سرنگون‌کردن اسرائیل!
داستانی که در سال1401 توانست جایزه جشنواره کتاب فلسطین را به دست بیاورد. تل آویو سقوط کرد با ترجمه نوشته نویسنده لبنانی خانم سمیه علی هاشم است که توسط انسیه سادات حسینی ترجمه شده است.
این عنوان سال پیش، فقط عنوان داستانی بود که نویسنده‌ آنچه را از صمیم قلب آرزو می‌داشت، در قالب کلمات عرضه کرده بود؛ اما حالا بعد از وقایع اکتبر 2023، بی‌شک برای هیچ‌کس تصور سرنگونی زورگویان دشوار نیست.
نویسنده امیدش را در نوجوان‌ها و جوان‌هایی به واقعیت بدل کرده است که با سرسپردگی به آموزش‌های یکی از شخصیت‌های اصلی داستان توانسته‌اند، سرنوشتشان را تغییر دهند و آنچه را به ناحق از آن‌ها گرفته‌اند بازپس گیرند.
آن‌ها از ابزار قدرت برای سرنگونی قدرت استفاده می‌کنند، از جان خود می‌گذرند و به آرزویشان می‌رسند.
نویسنده کوشیده است به‌وضوح هویت و وطن‌خواهی و از خودگذشتگی فلسطینیان را در مقابل بی‌هویتی و بی‌تفاوتی اسرائیل قرار دهد.
قسمتی از کتاب :
یه وقتی اینجا یافا بود.
بعد، صهیونیست‌ها اسمش رو تل آویو گذاشتن.
پشت پنجره ایستاده بود و چای می‌نوشید، چشم‌هایش را در میان شلوغی خفه‌کننده‌ای به آسمان خراش‌ها دوخته بود. نوری نمی‌تابید و همه‌جا غبارآلود بود؛ البته نه به‌خاطر شلوغی و جمعیت و تراکم ساختمان‌ها به‌خاطر مشتی غارتگر و غاصب، فساد همه‌جا را گرفته بود.
منذر سعی می‌کرد بغضش را خفه کند با صدایی لرزان ادامه داد: «چهل سال قبل از روز نکبت یهودی‌ها تو محله‌‌ای به اسم تل‌آویو توی یافا زندگی می‌کردن؛ اما کم‌کم تل‌آویو یافا رو بلعید! اون زمان اون‌ها به ما گفتن که ایده نام گذاری محله یهودی‌نشین تل‌آویو از رمان تنویلاند از تئودور هرتزل رهبر صهیونیست ها الهام گرفته شده؛ رمانی که اون موقع‌ها مشهور بود و بینشون دست‌به‌دست می‌چرخید..
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی