گاو و فلفل (روایت ‌طنز ‌آمیز سفر به هندوستان)

(0)

1,300,000ریال

1,170,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
47

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب گاو و فلفل

انتشارات کتابستان معرفت منتشر کرد :
در آکشاردام هم مانند بقیه معابد، بایـد کفش ها را در میآوردیم. تابلوهایی زیبا بر روی دیوارها نصب شده بود که توجه هر بیننده ای را جلب میکرد و بت هایی زیباتر که هندوها آنها را می پرستیدند در کنار بت بزرگشان مراسم عبادی برپا بود.
مردم حاضر، خال قرمز میان دو ابرویشان گذاشته بودند و همنوا با خواننده، دست می زدند. ما هم به میان جمعیت رفتیم و شروع کردیم به دست زدن.
مجلس که گرم شد، یکی از بچه ها بلند گفت «ماشالا» و آن یکی فریاد زد: رحمت خدا به این ناله ها از گوشه دیگری صدای ایشالا بلا نبینی بلنـد شد.
یک دفعه جوگیر شدم و گفتم:
رفقا با ذکر صلوات یک قدم بیایید جلو مردم دم در تو سرما وایسادن و بچه ها صلوات دهلی شکن فرستادند. اینجا بود که احساس کردم ماندن به صلاح نیست و به زودی حراست حرم آکشاردام بازداشتمان میکند.
به بچه ها گفتم بزنیم به چاک و زدیم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی