یک شب دیگر هم بمان سیلویا

یک شب دیگر هم بمان سیلویا

(1)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
188

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب یک شب دیگر هم بمان سیلویا

سی‌ویک‌سال عمر کردم. خودم خواستم نوع مرگم را انتخاب کنم. ممکنه خوشبخت نباشم، اما راضی‌ام. همیشه حرفا و قصه‌های دیگرون رو نقل کردم، حالا می‌خوام یه نفرم قصه‌ی منو تعریف کنه. ما خوشبخت بودیم. بغل‌بغل گل نرگس از باغچه‌ی کلیسا می‌چیدیم تا به بقال محل بفروشیم. من به‌دنیا اومدم، شعر گفتم، «تِد هیوز» رو دیدم، عاشقش شدم و باهاش زندگی کردم. دیگه بیش‌تر از این چی می‌خوام؟ یه آدم بیش‌تر از این چی میخواد؟ خدایا بهت احتیاج دارم، به عشقت، به گرمات، به کلمه‌ت، یه چیزی بگو خدا، یه چیزی بگو...

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی