نظر خود را برای ما ثبت کنید
لای پنجره باز بود. از همان روزنه نسیم ملایمی میوزید و پردهی حریر اتاقم را به بازی گرفته بود. شب پره ای هم میهمانم شده، گه گاه در فضای اتاقم چرخی میزد خسته که میشد گوشهای مینشست. دَم غروب بود غم انگیزترین غروب زندگیم... ساعتی پیش بود که برخلاف تصورم، مُهر سکوت مدتها تعلق خاطر، شکیبایی و علاقه مندی خاموش شکست... تُن صدایش مثل همیشه بود همان طور محترمانه و مهربان؛ اما لحن غمگین آخر کلامش خط بطلان کشید بر هر چه بود و نبود... هنوز صدای محسن در گوشم زنگ میزد: " اگه تن به خواسته و اصرار مادرم دادم و امشب میرم خواستگاری، خدا میدونه که از سر عشق نیست. محض مصلحت به این وصلت رضا دادم و بس." انگار همین چندی پیش بود... روزی که نتایج کنکور اعلام شده بود. محسن زنگ زد: «سلام... برات یه خبر خوش دارم، خدارو شکر... مژده!... مژده بده!»
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.