نظر خود را برای ما ثبت کنید
من میان هال سردرگم ماندم. دنیایم داشت آنطور میشد که او میخواست و باز من مهم نبودم. به او نگاه کردم که مثلاً مشغول بازی با امیرعلی بود، درحالیکه یاسمن در بغلش میخندید. وقتی دید نگاهشان میکنم نگاهم کرد و خندید، طوری که دلم آشوب شد. به اتاق بچهها رفتم و در را بستم. ولی دلم خنک نشد و کلید را در قفل چرخاندم. تمام سلولهایم مرا وادار به مقابله میکردند. جنگی که در آن بیدفاع واردم کرده و همانطور رها شده بودم. و باران تیرها روزها و ساعتها باریده بود و من مجروح از تیرها راهی برای فرار نداشتم و حالا که زمان اسلحه و موقعیتی را در اختیارم گذارده بود و برای اولین دفاع آماده بودم، نمیتوانستم بیصدا گذر کنم و اجازه بدهم او باز هم بر سریر قدرت بنشیند و مرا خوار و ذلیل فرز کند. مشغول دور تسلسل در خاطرات تلخ و شیرینم بودم که صدای گریه و بیتابی یاسمن به گوشم خورد. سعی کردم بیاعتنا باشم و چشمانم را بستم. چرا مادران نسبت به کودکان بیپناه و کوچکتر مهربانترند؟
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.