خوشبختی را ساده بگیریم ای دوست، ساده بگیریم.خوشبختی را ، تنها به مدد طهارت جسم و روح، در خانه ی کوچک مان نگه داریم.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات روزبهان منتشر کرد:
قهر، زبان استیصال است. قهر، پرتاب کدورتهاست به ورطهی سکوت موقت؛ و این کاریست که به کدورت، ضخامتی آزارنده میدهد. قهر،دو قفله کردن دری ست که به اجبار،زمانی بعد، باید گشوده شود، و هرچه تعداد قفل ها بیشتر باشد و چفت و بست ها محکم تر، در ، ناگزیر، با خشونت بیشتری گشوده خواهد شد. و راستی که چه خاصیت ؟ من و تو ، شاید از همان آغاز دانستیم که سخن گفتن مداوم -و حتی دردمندانه- در بابه یک مشکل، کاری ست به مراتب انسانی تر از سکوت کردن درباره آن...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
چهل نامه کوتاه به همسرم همانطور که از نامش پیداست، مجموعهای از نامههاییست که نادر ابراهیمی موقع تمرین خطاطی به همسرش فرزانه منصوری نوشته است. اگر دقت کرده باشید خیلی وقتها روانشناسها به ما توصیه میکنند حرف دلمان و حرفهایی که نمیتوانیم به همسرمان بیان کنیم روی نامه بنویسیم. این دقیقا کاری است که نادر ابراهیمی در چهل نامه کوتاه به همسرم انجام داد. نادر ابراهیمی برترین خطاط آن دوران بود. او آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بود یعنی حدود سالهای 1365-1363 موقع نوشتن و تمرین خطاطی و زمانی که صدای قلم نی در اتاقش میپیچید غالباً به یاد همسرش که هماندیش و همقدمش در زندگی بود میافتاد و با خودش فکر کرد که حتماً قلب همسرش هم مانند او گهگاهی میگرفت و خاکستری رنگ میشد. بنابراین سعی میکند موقع تمرین خطاطی، متنهایش را تا جایی که مقدور است به نامههای کوتاهی برای همسرش تبدیل کند و در این نامهها بسیار بیتکلف با همسرش سخن بگوید. در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر با مضمون کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم و نویسندهاش آشنا شوید.
چهل نامه کوتاه به همسرم اثر نادر ابراهیمی، یکی از بهترین مجموعه نامههای عاشقانه است. مضمون این کتاب بسیار شبیه بیست نامۀ احمد شاملو به همسرش آیدا یا نامههای نیما یوشیج به همسرش است. نادر ابراهیمی موقع تمرین خطاطی سعی کرد نامههایی برای همسرش بنویسد و در این نامهها تا حد ممکن به تکتک مسائلی بپردازد که ممکن بود رابطهشان یا قلبهایشان را آزرده کند و سعی کرد با نامهها و خط خوش ملال زندگی روزمره را از زندگی یکنواخت بزداید. نادر ابراهیمی کمکم عادت میکند که خط شکسته را باب میل خودش و خطاب به همسرش دربارۀ زندگی، عشق و مشکلاتشان بنویسد.
او نه تنها از طریق این نامهها تمرین خوشنویسی میکرد بلکه سعی کرد در آنها زندگی زناشویی و رابطه و عشق را بهتر درک کند. سپس تعداد نامهها هر روز بیشتر از دیروز شد، برخی از نامهها بلند و برخی کوتاه هستند، تا آنجا که نادر ابراهیمی فکر کرد شاید این نامهها فقط چهل نامه کوتاه به همسر خودش نباشد بلکه حرف دل بسیاری از مردم باشد که نتوانستهاند آن را به همسرانشان بازگو کنند و برای همین به فکر بازنویسی و چاپ و انتشار آنها میافتد. در سال 66 نهایت تلاشش را میکند تا نامهها را مرتب کند و بعد آن را بهعنوان هدیهای صادقانه و خالصانه از طرف خود و همسرش در قالب کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم به همۀ کسانی تقدیم میکند که شاید این نامهها حرف دل آنها نیز باشد و شاید گهگاه حلال مشکلات رابطهشان هم بشود. نشر روزبهان کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم را منتشر کرده است.
نامه اول
ای عزیز
راست می گویم.
من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده ام.
قلمم را دیده ام چنان که گویی بخشی از دستِ راستِ من است؛ و کاغذ را.
من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده ام.
من اینجا«من» را دیده ام-که اسیر زندانِ بزرگِ نوشتن بوده است، همیشه ی خدا، که زندان را پذیرفته، باور کرده، اصلِ بودن پنداشته، به آن معتاد شده، و به تنها پنجره اش که بسیار بالاست دل خوش کرده...
و آن پنجره، تویی ای عزیز!
آن پنجره، آن در، آن میله ها، و جمیع صداهایی که از دوردستها
می آیند تا لحظه یی، پروانهوش، بر بوته ی ذهن من بنشیند، تویی...
این، می دانم که مدحِ مطلوبی نیست
اما عین حقیقت است که تو مهربان ترین زندانبانِ تاریخی.
و آنقدر که تو گرفتار زندانیِ خویشتنی
این زندانی، اسیر تونیست-
که ای کاش بود
در خدمتِ تو، مریدِ تو، بنده ی تو...
و این همه در بند نوشتن نبود.
اما چه می توان کرد؟
تو تیماردارِ مردی هستی که هرگز نتوانست از خویشتن بیرون بیاید
و این، برای خوبترین و صبورترین زنِ جهان نیز آسان نیست.
می دانم.
اینک این نامه ها
شاید باعث شود که در هوای تو قدمی بزنم
در حضور تو زانو بزنم
سر در برابرت فرود آورم
و بگویم: هرچه هستی همانی که می بایست باشی و بیش از آنی، و بسیار بیش از آن. به لیاقت تقسیم نکردند؛ و الا سهم من، در این میان، با این قلم، و محو نوشتن بودن، سهم بسیار ناچیزی بود: شاید بهترین قلم دنیا، اما نه بهترین همسر...
نامه دوم
بانوی بزرگوار من!
عطرآگین باد و بماناد فضایِ امروز خانه مان
و فضای خانه مان، همیشه در چنین روزی که روز عزیزِ ولادتِ پُربرکت تو برای خانواده ی کوچک ماست...
نامه سوم
بانو، بانوی بخشنده ی بی نیاز من!
این قناعتِ تو، دل مرا عجب می شکند...
این چیزی نخواستنت، و با هرچه که هست ساختنت...
این چشم و دست و زبانِ توقع نداشتنت و به آن سوی برچین ها نگاه نکردنت...
کاش کاری می فرمودی دشوار و ناممکن، که من به خاطر تو سهل و ممکنش می کردم...
کاش چیزی می خواستی مطلقاً نایاب، که من به خاطر تو آن را به دنیای یافته ها می آوردم...
کاش می توانستم همچون خوب ترین دلقکان جهان، تو را سخت و طولانی و عمیق بخندانم...
کاش می توانستم همچون مهربان ترین مادران، ردِ اشک را از گونه هایت بزدایم...
کاش نامه یی بودم، حتی یک بار، با خوب ترین اخبار...
کاش بالشی بودم، نرم، برای لحظه هایِ سنگینِ خستگی هایت...
کاش ای کاش که اشاره یی داشتی، امری داشتی، نیازی داشتی، رویای دور و درازی داشتی...
آه که قناعت تو، این قناعت تو دل مرا عجب می شکند...
دوست داشتن همیشه سخت و دشوار است و بیان آن در نامه و نوشتنش بسیار دشوارتر اما لحن چهل نامه کوتاه به همسرم آنقدر صمیمی و زیباست که امکان ندارد کسی از خواندنش لذت نبرد. نادر ابراهیمی توانسته در چهل نامه کوتاه به همسرم حرف دل بسیاری از مردم را بیان کند و آنقدر زیبا و شیوا به اعتقادات و باورهای عمیقش اشاره کرده که بعد از خواندن تسکین دهندۀ خاطرتان خواهد بود. این کتاب جملات عاشقانه دارد و به شما چگونه زیستن را یاد میدهد. با خواندن چهل نامه کوتاه به همسرم متوجه میشوید که شیوۀ نگرش ابراهیمی به مسائل زندگی و زناشویی چگونه بوده و چطور عشق را تجربه کرده است.
نادر ابراهیمی متولد فروردین 1315 در تهران است و در سال 1387 درگذشت و او را در قطعۀ هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپردند. او داستاننویس، پژوهشگر ادبیات کودکان و قصهنویس کودکان و داستاننویس معاصر ایرانی است و همچنین در زمینههای فیلمسازی، ترانهسرایی، ترجمه و روزنامهنگاری نیز فعالیت کرده است. نادر ابراهیمی 20 سال بعد از انقلاب توانست به خاطر داستان بلند و هفت جلدی «آتش بدون دود» نویسندۀ برگزیدۀ ادبیات داستانی شود و اولین کتابش با عنوان «خانهای برای شب» در سال 1342 به چاپ رسید.
مدتی در دارالفنون به تحصیل پرداخت اما طولی نکشید که به کار روی آورد و شغلهای متفاوتی را آزمود. در سال 1330 به «حزب ملت ایران» که تازه تأسیس شده بود پیوست. رشتۀ حقوق را ناتمام رها کرد و مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه تهران در رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی گرفت. کار ادبی خود را حدود سال 1340 با گروه طرفه آغاز کرد که خود یکی از بنیاد-گذارانش بود. اولین کتابش در سال 1342 و هنگامی که در زندان به سر میبرد انتشار یافت. از آن زمان به بعد در زندگی پر فراز و فرود خود، کتابهای بسیاری منتشر کرده است.
دلمشغولی شدید به اخلاقیات و داشتن عقایدی جزمی دربارۀ مسائل اخلاقی و سیاسی، فور جملات نغز و قصار برساختۀ نویسنده، بحثهای منطقی دوسویه با نتیجههای نه چندان روشن، و وسواس در درستنویسی و تلاش بیوقفه در آرایش نثر و جملهپردازی و یافتن سلسله کلماتی آهنگین و موزون از ویژگیهای آثار اوست. نادر ابراهیمی با همکاری همسرش فرزانه منصوری مؤسسهای به نام «همگام با کودکان و نوجوانان» را تأسیس کرد. این مؤسسه توانست عنوان «ناشر برگزیدۀ آسیا» و «ناشر برگزیدۀ نخست جهان» را از جشنوارههای آسیاسی و جهانی تصویرگری کتاب کودک دریافت کند. همسرش همیشه با وسواس دربارۀ او صحبت میکند و هیچوقت به مرگ نادر ابراهیمی اشاره نمیکند. او اعتقاد دارد که نادر ابراهیمی به سفر رفته و او هم دیر یا زود در این سفر به او میپیوندد.
از میان کتابهایش «بار دیگر شهری که دوست میداشتم» 25 بار تجدید چاپ شد، «یک عاشقانۀ آرام» بیش از 20 بار تجدید چاپ شد، «مردی در تبعید ابدی» بیش از ۱۱ بار و «آتش بدون دود» بیش از ۱۰ بار تجدید چاپ شد. کتاب پیش رو، چهل نامه کوتاه به همسرم نیز بیش از 21 بار تجدید چاپ شد.
رمانها:
• آتش بدون دود (1359 تا 1371؛ برندۀ لوح زرین و دیپلم افتخار «جایزۀ بیست سال ادبیات داستانی انقلاب اسلامی»
• تکثیر تأسفانگیز پدربزرگ (1375)
• مردی در تبعید ابدی (1375؛ بر اساس زندگی ملاصدرا و مستندات تاریخی مربوط به دوران او)
• بر جادههای آبی سرخ (1376 تا 1386؛ پنج جلد در سه مجلد؛ بر اساس داستان زندگی میرمهنای دغابی و مستندات تاریخی مربوط به دوران او)
داستان بلند
• انسان، جنایت و احتمال (1350)
مجموعه داستانها
• خانهای برای شب (1341)
• آرش در قلمرو تردید (1342؛ از چاپ سوم به بعد با نام پاسخناپذیر تجدید چاپ شد)
• مصابا و رویای گاجرات (1343)
• مکانهای عمومی (1345)
• افسانۀ باران (1346)
• در سرزمین کوچک من (1347)
• هزارپای سیاه و قصههای صحرا (1348)
• تضادهای درونی (1350)
• ده قصۀ کوتاه (1351)
• رونوشت بدون اصل (1356)
• غزلداستانهای سال بد (1357)
• فردا شکل امروز نیست (1368)
• حکایت آن اژدها (1377)
خودزندگینامهها
• ابن مشغله (1345؛ که محور اصلی آن تغییر شغلهای پیدرپی نویسنده است)
• ابوالمشاغل (1365؛ تکملهای بر ابن مشغله با همان مضمون)
• یک عاشقانۀ آرام (1376؛ راه و رسم زندگی و عاشقانه زیستن، خاطرهها و رهنمودها)
• نوشتههای ادبی و شعرگونه: بار دیگر شهری که دوست میداشتم (1345؛ نوشتهای عاشقانه خطاب به هلیا که از عشقی نافرجام حکایت دارد)
• در حد توانستن (1357)
• چهل نامه کوتاه به همسرم (1368)
• و چند قصه برای کودکان و چند اثر پژوهشی و معدودی ترجمه.
افتخارات
نادر ابراهیمی در زمینۀ ادبیات کودکان ابتدا جایزۀ براتیسلاوا، بعد جایزۀ نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزۀ کتاب برگزیدۀ سال ایران و چندین جایزۀ دیگر را نیز از آن خود کرده است.
مضمامین اساسی کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم مربوط به زندگی زناشویی و روابط عاشقانه است.
چهل نامه کوتاه به همسرم در گودریدز امتیاز 3.7 از 5 گرفته است. همچنین این کتاب در فیدیبو نیز امتیاز 4.2 از 5 گرفته است.
کتاب صوتی چهل نامه کوتاه به همسرم با صدای پیام دهکردی بازیگر مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون منتشر شده است. همچنین آهنگسازی این کار را ناصر چشمآذر آهنگساز برجستۀ ایرانی برعهده داشته است.
خوانایی کتاب و روان بودن
لحن نادر ابراهیمی منحصر به فرد و شیواست. نثر این نامهها شعرگونه است و نادر ابراهیمی آنها را بسیار روان نوشته و سعی نکرده مثل یک شاعر شعری بسراید. نادر ابراهیمی سعی کرده در این نامهها بسیار صادق باشد و تا جای ممکن به سادهترین و عاشقانهترین شکل ممکن عشق را به همسرش ابراز کند. گاهی در این نامهها سعی کرده همسرش را دوستانه نصیحت کند و گاهی هم برخی از تجربیات زندگیاش را با او در میان گذاشته است.
خوانندهای با سرعت متوسط (250 کلمه در دقیقه) حدوداً 3 ساعت طول میکشد تا این کتاب و نامههایش را به طور کامل بخواند.
شرایط تهیه کتاب و مقایسه با نسخه صوتی و الکترونیکی
میتوانید کتاب چهل نامۀ کوتاه به همسرم را با تخفیف ویژه از فروشگاه اینترنتی سیبوک تهیه کنید.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
خوشبختی را ساده بگیریم ای دوست، ساده بگیریم.خوشبختی را ، تنها به مدد طهارت جسم و روح، در خانه ی کوچک مان نگه داریم.
یادت باشد، اضطراب تو همه ی چیزی است که تنگ نظران، آرزومند آنند. آنها چیزی جز این نمی خواهند که ظلّ کینه و نفرتشان بر دیوار کوتاه کلبه ی روشن ما بیفتد و رنگ همه چیز را مختصری کدر کند. رهایشان کن عزیز من، به خدا بسپارشان و به طبیعت ....
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
بینهایت زیباست ، کوتاه و زیبا و سرشار از حس خوب زندگی
میشه این کتاب رو در دسته ی کتاب های عاشقانه عارفانه قرار داره. در کنارش پر از جملات زیباست که در عین حال اینکه کلیشه ای هست قطعا کمک میکنه به بهتر زندگی کردن❤️👌🏻
خیلی زیبا و دلنشین مخصوصا نامه چهلم که پر از احساس بود بنظرم همه باید این کتابو یبار بخونن پر از پند و اندرزه