نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر نقش جهان منتشر کرد:
کتاب نیچه طلوع ابر انسان، مباحثی در باب آرا و اندیشههای نیچه مطرح کرده است. نویسنده در این کتاب از افکار نیچه در راستای تئوری سقراطی، ذهنیتگرایی و به دنبال آن عقلانیت میگوید و برخورد استدلالی با حیات را پیش میکشد که سقراط به کمک آن، واقعیت حیات را انکار کرد و بزدلانه از آن گریخت. او نشان میدهد که نیچه چطور تخریب «تئوری» فلسفهٔ ایدهآلیسم را نفی کرد و با شالودشکنی عناصر سهگانهٔ «راسیونالیسم»، «لیبرالیسم» و «اومانیسم» را ویران ساخت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب نیچه طلوع ابر انسان اثر مسعود (مهدی) رضوی نویسندهٔ ایرانی است. این کتاب اولینبار در سال 1383 منتشر شد. «ابرانسان»، فوق بشر، سوپرمن یا اَبَرمرد یکی از بنیادیترین آموزههای فلسفی فردریش نیچه است و اساس فلسفهٔ این فیلسوف بزرگ بهشمار میرود. این کتاب یکی از منابع مفید برای شناخت نیچه و تفکر این فیلسوف به شمار میرود.
«کسی که «زمین روزی جای او خواهد بود» و حتی «نخبهگان» و افراد نادر و ممتاز که بر رأس و آسمان هرم اجتماعی و بر فراز طبقات عامه همچون تک ستارههایی خواهند درخشید و بر روی زمین شرایطی بارا ایجاد خواهند کرد که تحت آن شرایط زمین روزی از آنِ «ابرانسان» شود، دارای چه خصوصیات بارز اخلاقی و رفتاری خواهند بود؟ در راستای پاسخ به این سؤال، موضوعی از ناحیهٔ عدهای اساساً لیبرال با گرایشهای زنانه (فمنیسم) طرح میشود که مراد نیچه از «ابرانسان» (سوپرمن) از نقطه نظر فلسفی به مفهوم کلی انسان است که میتواند (و باید!) دربرگیرنده «قاطبهٔ زنان محترمه» نیز باشد. طرح این موضوع، آنهم در خصوص فلسفهٔ نیچه به حدی خندهآور و مضحک است که آشکار و نهان بلاهت این عده را میرساند. خصوصاً آنانی که دست به ترفندی نو زدهاند تا با مرجعه به بیوگرافی و انگیزهها و با استفاده از خلأ و فرصتهای استنثنایی، با بازیهای زبانی و دست برد به مفهوم واژهها، آراء و عقاید انکارناپذیری که نیچه از نقطه نظر فلسفی سخت بدان ملتزم است را به سود خود در جهانی اساساً لیبرال، تحریف نمایند. اگر با تحریف و توجیه هر نوشتهٔ علمی و متون فلسفی بتوان بر این مسئله سرپوش نهاد، آثار نیچه با درخشش و صراحت و سماجت تمام پیش از آغاز بر این اغواگری فیلسوفان، پایان میبخشد. هر چند سمبلها و تمثیلهای کلیای را که نیچه جهت بیان مقاصد خویش استخدام میکند چندپهلو و گاهی افتراآمیز است، اما این دلیل نمیشود که ارکان و اصول موضوعهٔ فلسفه نیچه، با توسل به ترفندهای زیرکانهای انکار شود.»
«تخم مرگ در هر چیزی که بخواهد شخصیت تاریخی و حقیقی انسانی را خُرد کند، در آن خوابیده است. «ویل دورانت» با «تعریف بَد» که از اتهام به کفر کشندهتر است شخصیت تاریخی نیچه را با طرح این موضوع که «مرگ زودرس پدر، نیچه را در آغوش زنان مقد خانواده انداخت و این امر موجب شد که با نرمی و حساسیت زنانه بار آید» و او «دختری بود در لباس جنگی» به پستی و ناچیزی میکشد. در واقع ستایش و بدگوئی توأماً و آنچنان هنرمندانه در کلمات قصار و جملات زیبای ویل دورانت رنگ میبازند که تأثیر نهائی آن در ناخودآگاه روان انسان ثبت میشود. او با لطیفترین رعشههای قلمی و با دستانی نوازشگرانه میکُشد، چنانچه نیچه میگوید «آنکه ندیده است آن ستی را نیز که نوازشکنان میکُشد، زندگی را خوب ننگریسته است.» ویل دورانت همهٔ اندیشمندانی را که به نحوی از انحاء تمدن غرب را به تقابل طلبیدهاند، را به ریشخند میگیرد. آنهم نه با تجزیه و تحلیل عقلانی آراء و عقاید آنان، که با رجوع به بیوگرافی و انگیزهها، انگیختهها و عقاید آنان را در راستای خواست و تمایلات خویش مخدوش میسازد. برای نویسندهٔ تاریخ و داستان تمدن که هضم فلسفه فاجعه است، دشواری تحلیل اندیشههای فلسفی از طریق بررسی و تحلیل روانشناختی بیوگرافی و تاریخ زندگی، که بسیار آسان و پیشفرضانه است، به انجام میرسد.»
«نیچه با مطالعاتی که در متون باستانی داشته است، دو الههٔ دیونسیوس و آپالون را همچون سمبلهایی به کار میگیرد تا نکته نظر فلسفی خویش را بر بنیان آن استوار سازد. الههٔ «دیونسیوس» شوریدگی، رقصهای مستانه و گرم، استقبال از خطر، موسیقی هراسناک وحشی و ریتمهای پرشور را اشاعه میدهد. «یعنی تأیید زندگی در غریبترین و جدیترین مشکلاتش، تمایل شدیدی به شادمانی برای زندگی به خاطر فرسودهناپذیر بودنش، از طریق فداکردن عالیترین انواعش... شادیای که دربرگیرندهٔ شادی در نابودی نیز میشود» این همان چیزی است که نیچه آن را دیونسیوس مینامد./ نیچه فریدریش، «آنک انسان» 1374 ص 125/ «آپالون» الههٔ عقل و زیبائی آرام و زنانه و نظم متمدّنانه است. «روح تراژدی» در تعادل دیالکتیکی این دو الهه و از آمیزش نیروی تزلزلناپدیر مردانه (دیونسیوس) و زیبائی آرام زنانه (آپالون) ـ آنگونه که در تراژدی آشیل میتوان دید ـ زاده میشود. بنابراین دو نوآوری سرنوشتسازی را که نیچه به دست میدهد عبارتند از: اول، درک پدیدهٔ دیونسیوس در مورد یونانیها و نوآوری دوم، درک آپالون یا سقراطگرایی است که «عقلانیت» را به بهای خطرناکی که نیروی زندگی را به تحلیل میبرد در مقابل «غریزه» مطرح میکند. این نیروی زندگی همان «دوئالیسم» طبیعی و حیاتی است که نیچه آن را از جنگ بین «اهریمن» و «اهورمزدا» و از «صبرورت» و «شدن» هراکلیتوس استنباط میکند.»
فریدریش نیچه منتقد فرهنگی و فیلسوف آلمانی است، آثار نیچه تأثیر عمیقی بر تاریخ روشنفکری مدرن گذاشته است. نیچه در اغلب آثارش از انسانهای بزرگ یا «گونههای برتر» سخن گفته است که نمونهای از افرادی هستند که از ایدههای فلسفی او پیروی میکنند. نیچه این انسانهای ایدهآل را با عباراتی مانند «فیلسوف آینده»، «روح آزاد»، «هنرمند تراژیک» و «ابرانسان» خطاب قرار میدهد. نیچه اغلب «ابرانسان» را افرادی بسیار خلاق، شجاع، قدرتمند و بسیار نادر توصیف میکند و اینگونه افراد را با برخی شخصیتهای تاریخی مانند ناپلئون، گوته و بتهوون مقایسه میکند. او در کتابِ «چنین گفت زرتشت» ابرانسان را بهعنوان هدفی مطرح میکند که بشریت میتواند برای خود تعیین کند.
کتاب نیچه طلوع ابر انسان، مباحثی در باب آرا و اندیشههای نیچه مطرح کرده است. نویسنده در این کتاب از افکار نیچه در راستای تئوری سقراطی، ذهنیتگرایی و به دنبال آن عقلانیت میگوید و برخورد استدلالی با حیات را پیش میکشد که سقراط به کمک آن، واقعیت حیات را انکار کرد و بزدلانه از آن گریخت. او نشان میدهد که نیچه چطور تخریب «تئوری» فلسفهٔ ایدهآلیسم را نفی کرد و با شالودشکنی عناصر سهگانهٔ «راسیونالیسم»، «لیبرالیسم» و «اومانیسم» را ویران ساخت.
مقدمه
فصل اول ـ زندگی، جنون و مرگ
فصل دوم ـ نیچه فیلسوف «حیات»
فصل سوم ـ فرهنگ
فصل چهارم ـ مسیحیت
فصل پنجم ـ اخلاق
فصل ششم ـ زایش تراژدی
فصل هفتم ـ نهیلیسم
فصل هشتم ـ مرگ خدا
نمایه
• چنین گفت زرتشت اثری فلسفی و شاعرانه از فریدریش نیچه فیلسوف برجستهٔ آلمانی است. شخصیت اصلی این رمان مردی به نام زرتشت است که نامش از زرتشت، پیامبر ایرانی گرفته شده است. نیچه در این اثر نظریات مهم «اَبر انسان» و «بازگشت جاودانی» را به کاملترین صورت و مثبتترین معنی خود مطرح کرده است. نیچه این کتاب را یکی از مهمترین آثار خود میدانست.
• کتاب نقاب روشنگری زرتشت نیچه اثر استنلی روزن؛ در این کتاب نویسنده كلافهای در هم تنیدۀ لحن سخنورانۀ نیچه در چنین گفت زرتشت را از هم میگشاید و به زبانی ساده و روشن به توضیح سبك او میپردازد. وی تفسیرهای شكاكانه و شالودهشكنانهای را كه امروز از نیچه ارائه میشود رد میكند و انسجامی را كه در بنیاد مقاصد گوناگون و به ظاهر ناسازگار متن نهفته است آشكار میكند. در این اثر تفسیرهای مبسوطی از آموزۀ بازگشت جاودان، سرشت پیامبر فیلسوف، و دیالكتیك انقلاب فلسفی ارائه میشود.
• کتاب سرخ اثر کارل گوستاو یونگ روانشناس، رواندرمان و روانپزشک سوئیسی است. کتاب سرخ بخشی از یک مجله بود، بخشی از یک رمان اسطورهای که خواننده را به افکار فانتزی یونگ میبرد ـ توهماتی که او با آنها به هستۀ ناخودآگاه خود نزدیک شد. به عنوان یک نظریهپرداز او میخواست سفر 16 سالۀ خود به ناخودآگاهاش را مستند کند بنابراین هر آنچه تجربه کرد، دید و احساس کرد در کتاب سرخ نوشت. با اینکه این کتاب یکی از مهمترین آثار یونگ در نظر گرفته میشد اما تا سال 2009 به صورت عمومی منتشر نشد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
ژان گیتون پاسخ می دهد که تصادف وجود ندارد. آن چیزی را که ما تصادف می نامیم فقط عدم توانایی ما در درک درجه ای از نظم عالی است.