نظر خود را برای ما ثبت کنید
فاطمه:عشق نجاتت داده دختر.اسم سربازه چی بود؟ هما:هیچوقت نفهمیدم اسم واقعیشو اتیکت که نداشت یعنی هیچ سربازی اتیکت نداشت مطمئنم که اسم واقعیش نبود.مهم نبود اسمش من عاشق اون وقتایی بودم که اون خاکی و گل آلود از خط می اومد. کنار مخابرات اهواز ساعت نه صبح هر چهارشنبه من وایستاده بودم.می رسید با رفیقاش خداحافظی می کرد سربازای لشگر خرسان می دونستن که یه دختر با چادر عربی همیشه چهار شنبه ها تو محل پارکینگ ماشینای لشگر ایستاده با کی کار داره!... می گفت بیشتر رفیقام به من حسودیشون میشه آخه اون وقتا من با عشوه ای ساختگی خیلی خوشگل بودم!
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.