یک لیوان شطح داغ

یک لیوان شطح داغ

(1)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
182

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب یک لیوان شطح داغ

مرا به زمینه آبی چشمهایش دعوت کرد،به پاس نخستین شکوفه های لبخندش به ایوان های غنچه گرفته آوازش برد و در کنار آرامش رهایم کرد تا آفتابگیر نگاهش را بنگرم،او مرا به سمت طراوتش برد به شکرانه پرنده های بی آرام تبسمش که به لانه های اشتیاق باز می گشتند و پرده های مات نگاهم را کنار زد و تمام تماشایش را نثار کودکان حیرتم کرد... او مرا به ابدیت گذرا و جاودانگی کوتاه خود برد،در دستم جوانه ای بی پایان نشاند و در مردابم آرامشی طوفانی انگیخت و با آوایی که از هیچ سو می آمد صدایم زد:فرشته خاکی! و صدایم زد:اندوه بیا...

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی