نظر خود را برای ما ثبت کنید
«پیر ویس» ماجراهایی حیرت انگیز از شهر «پریباد» حکایت کرد. ماجراهای عجیب و غریب تعریف کرد که آنها را از پدرش و او از پدر خود و او نیز از پدر خود یعنی مهرک، پسر میرزا فرجاد شنیده بود. خانمش هم هرچه را درباره پریباد و مردمش و ماجراهای شهر از پدر و مادر و پدربزرگ هایش شنیده بود. بدون مضایقه برایمان تعریف کرد. حکایت ماجراهای حیرت آور و عجیب و غریب پریباد. غیر از قصوری بودن خود ماجراها، پاسخی هم هستند بر اینکه قصه ها در جهان جدید نمرده اند... در آن شب پاییزی در کلات دیو. دیدم که سینه ها هنوز پر از قصه هاست. بعضی ها مثل پیر ویس در قصه ها زیسته اند و بعضی ها... اولین بار وقتی سایه مهیب کلات دیو را دیدم. دیدم و ترسیدم... گفتم که از این جور قصه های در فرهنگ مردم زیاد است. نباید دنبال مصداقش گشت. مفهوم قصه را باید فهمید و... خندید و گفت: پریباد که قصه نیست، نبود، شهری بود که محو شد؛ ناغافل در یک شب دود شد و رفت هوا... (از متن رمان)
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
یکی از بهترین رمانهای ایرانی ک ب شیوه رئالیسم جادویی روایت میشه و داستان شهرِ پریباد ک اهالی اونو تعریف میکنه
فهمیدم در همه جای دنیا و شاید در پریباد ما، آن هم صد سال قبل، بدتر از همه جا، سرنوشت آدمها چقدر بستگی داشت به این که آیا دستشان به دم گاوی بند بود یا نبود