نظر خود را برای ما ثبت کنید
یک روز که از نزدیک چادر مهاراجه رد می شد از صحبت خدمتکارهاش فهمید روی بازوی پسر نقش شیر خالکوبی شده. برای همین بی آنکه به کسی بگوید، پیش از رفتن، نقش شیر را روی بازویش خالکوبی کرد. شما هم می توانید بخش های قصه را به هم وصل کنید؟ شعبون با داستان گم شدن پسر مهاراجه پیش او رفت و گفت: پدر عزیزم! این منم راجو. یادته وقتی بچه بودم یک بار با هم رفته بودیم شکار. دزدها حمله کردند و من را دزدیدند؟ وقتی فهمیدم به شکرستان اومدی زود خودم رو رسوندم.» مهاراجه که داستان واقعی گم شدن پسرش را شنید خوشحال شد و او را در آغوش کشید...
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.