نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات پیدایش منتشر کرد: از وقتی که مادربزرگ به لندن رسید، هر روز باران می بارید. نه از آن باران هایی که بارانی تان را خیس می کند و یا روی چترتان تلپ تلپ صدا می کند. البته اگر چتری داشته باشید، نه اینکه مثل مادربزرگ آن را در اتوبوس جا گداشته باشید. این باران، از آن باران هایی بود که چکمه هایتان را پر از آب می کند و موهایتان را به هم می چسباند... فروشگاه اینترنتی 30بوک.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
دوستش نداشتم. زیادی مالِ بچه انگلیسیها بود