نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چترنگ منتشر کرد:
گوانگجو، کرهی جنوبی، 1980 در بحبوحهی سرکوب خونین شورش دموکراتیک، پسر بچهای به دنبال جسد دوستش، روحی به دنبال بدن رها شدهاش و کشوری ستم دیده به دنبال آزادی بیان است.
«وجدان. وجدان، وحشتناکترین چیز در دنیاست. روزی که من شانه به شانهی صدها و هزاران نفر از همراهان غیر نظامیام به لولهی اسلحهی سربازها خیره شدیم، روزی که بدنهای دونفری را که اول از همه قتل عام شدند، روی چرخ دستی گذاشتند و تا جلوی جمعیت بردند، من مات و مبهوت به دنبال کشف چیزی پنهان درون خودم بودم، به دنبال کشف غیاب ترس. یادم میآید حس میکردم که حالا وقت مردن است، حس کردم خون صدها و هزاران قلب، همگی در یک شاهرگ جریان پیدا کرده است، خون تازه و پاک و… به باشکوهی قلبی واحد، و ضربان این خون را به تمام رگها و به خود من منتقل میکرد و با جرئت حس کردم که بخشی از آن هستم.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
اعمال انسانی از سایت گودریدز امتیاز ۴.۲ از ۵ را دریافت کرده است.
اعمال انسانی از سایت آمازون امتیاز ۴.۵ از ۵ را دریافت کرده است.
• برندۀ جایزۀ من بوکر اینترنشنال
• برندهٔ جایزهٔ مانهیِ کره جنوبی
• برندهٔ جایزهٔ مالاپارتِ ایتالیا
• نامزد نهایی دریافت جایزهٔ بینالمللی دوبلین
اعمال انسانی رمانی از هان کانگ نویسندهٔ اهل کُره جنوبی است که با نوشتن رمان «گیاهخوار» به شهرت جهانی رسید و در سال ۲۰۲۴ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. این رمان در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و نویسنده در این کتاب به قیام خشونتآمیزِ دِموکراتیزاسیون پرداخته است که در ۱۸ مه ۱۹۸۰ در گوانگجو رخ داد. در این رمان مرگ یک پسر انگیزهای میشود تا راوی نگاهی به قیام گوانگجو و زندگی مردم شهر در آن زمان بیندازد. کانگ در این کتاب به مضامینی همچون انسانیت، رنج و انعطافپذیری روح انسان پرداخته است. این کتاب پس از انتشار تبدیل به پرفروشترین کتاب آمازون شد و به لیست ۱۰۰ کتاب برتر سال ۲۰۱۷ راه یافت.
«کتابی که همه باید آن را بخوانند، جهانی مرتبط و عمیقاً طنینانداز... این کتاب روح شما را دو تکه میکند، تسخیرتان میکند، رویا میبافد و سوگوارتان میکند... اعمال انسانی به همان اندازه که زیباست یک کتاب ضروری است.» - نیویورک تایمز بوک ریویو
«کتاب اعمال انسانی از نظر شدت و مقیاس به تصویر کشیدن خشونت منحصربهفرد است... این رمان تاریخ خونینی را به تصویر کشیده که عمداً فراموش شده بود و اکنون دوباره به یادها آمد.» - مجلهٔ نیشن
«هان کانگ در رمان جدیدش با عنوان «اعمال انسانی» همان استعداد را که برای نوشتن دیگر رمانش به کار برده بود، این بار در زمینهٔ قیام گوانگجو به خرج داده است و رمانی بینظیر خلق کرده است.» - مجلهٔ تایم
«اعمال انسانی کتابی غیرقابل توصیف است.» - مجلهٔ ونیتی فیر
«مردگان دوباره بلند شدهاند و با بازماندگان همراه شدهاند تا سناریویی به شدت واقعی و به شدت سورئال ساخته شود.» - مجلهٔ ولچر
«اعمال انسانی خیره کننده است. نقدهای کتاب نشان میدهد که یک کتاب تا چه حد میتواند خوب باشد و بنابراین ما هم گاهی چیزهای خوبی درباره کتابهایی که واقعاً ارزشش را داشته باشد مینویسیم. هان کانگ در این رمان جاهطلبی بزرگی را به نمایش گذاشته است و انگار صدایی از اعماق دنیا است که میخواهد بشر را با خودش آشتی دهد.» - مجلهٔ اِنپیآر
«بهشدت جذاب... بهطرز عذابآوری درخشان. پرترهای بیرحمانه اما خواندنی از مرگ و عذاب که اصلاً به شما اجازه نمیدهد یک لحظه چشم از کلمات کتاب بردارید. نثر هان بسیار ساده و رویایی است اما پُر از تصاویر دلخراش و صدایی پُر پژواک. کانگ شما را با نثر خود مسحور میکند و شما را به وحشت گوانگجو میکشاند. انسانیت را زیر سؤال میبرد و همه را درگیر میکند... این کتاب ناراحتکننده اما کتابی لازم و ضروری است.» - لوسآنجلس تایمز
نویسنده در رمان اعمال انسانی بینشی متفاوت در مورد مبارزات دموکراسی و حقوق بشر ارائه کرده است. او در این رمان روایت را از دیدگاه چند راوی مختلف بیان میکند و به خوانندگان اجازه میدهد که وقایع را از چشم شخصیتهای مختلف بنگرند و خوانندگان را دعوت میکند تا به معنای انسان بودن فکر کنند و درعینحال مسائل اجتماعی، آسیبهای شخصی و وضعیت انسانی را به چالش میکشد.
«بعد، آن زن جمعیت گردآمده در میدان را به خواندن سرود ملی وامیدارد. خیلی زود صدایش در هزاران صدایی که در هم میپیچد گم میشود، حجمی از صداها و فریادها که در آسمان میخروشند. طنینی که به اوج میرسد و به شکل آونگ دوباره به زمین بازمیگردد. صدای تو نیز با زحمت شنیده میشود که زیر لب با آنها زمزمه میکنی و همصدا میشوی. امروز صبح وقتی پرسیدی چند جنازه از بیمارستان صلیب سرخ آوردهاند، جوابی که جینسو داد خیلی به کار نمیآمد، سی جنازه. در همان هنگام که صدای خواندن سرودهای ملی مدام اوج میگیرد و دوباره فرومینشیند، اوج میگیرد و دوباره فرومینشیند. سی تابوت را یکییکی از کامیون پایین خواهند آورد. آنها را به ردیف مقابل بیستوهشت تایی که امروز صبح تو و جینسو زمین گذاشته بودید، قرار خواهند داد؛ نواری که از سالن ژیمناستیک تا آبنما کشیده میشود. قبل از غروب دیروز، بیست و شش تابوت از هشتاد و سه تابوتی را که قرار بود به صورت گروهی برایشان مجلس یادبود گرفته شود، نیاورده بودند؛ غروب دیروز، وقتی دو خانوادهٔ دیگر سر رسیدند و هر کدام جنازهای را شناسایی کردند، این تعداد به بیست و هشت رسید. بعد اینها را با عجله در تابوت گذاشتند و امور تشریفات انجام شد. بعد نوشتن اسامی و شمارهٔ تابوتها، در دفتر یادداشتی که داری، جملهٔ «کفنودفن گروهی» را نیز در یک پرانتز اضافه کردی.»
«دختری که لباس فرم مدرسه به تن داشت صورت مرد جوانی را، که گلویش با سر نیزه بریده شده بود، پاک کرد، زبان کوچکهٔ سرخرنگش بیرون افتاده بود. دختر با کف دست چشمهای خیره و بازماندهٔ مرد را بست. بعد پارچه را در سطل آب فروبرد و آب کشید و با حرص آن را چلاند. آبی که از پارچه بیرون زد خونی بود و پاشید بیرون سطل. دختری که لباس سبز پوشیده بود بلند شد و سرپا ایستاد. بعد پرسید «چطوره که کمکی به ما بکنی، البته اگه وقت داری؟ فقط همین امروز رو، ما افراد کافی نداریم. خیلی هم مشکل نیست... فقط کافیه پارچهها رو با قیچی ببری و روی جنازهها رو بپوشونی. وقتی هم کسی اومد دنبال دوستش بگرده، همونطور که خودت اومدی، دوباره پارچه رو از روشون برداری. صورتهاشون بدجور از بین رفته، پس لازمه که جنازهها و لباسهاشون رو خوب نگاه کنن تا بفهمن اونی که فکر میکنن هست یا نه.» از همان روز تو، یکی از افراد گروه آنها شدی. یونسوک، همانطور که حدس میزدی، سال آخر دبیرستان بود. سئون جو، همان دختر با پیراهن سبز روشن، چرخکار کارگاه لباسدوزی در خیابان اصلی مرکز خرید بود. وقتی رئیسش تصمیم گرفت با پسرش که در یکی از دانشگاههای اینجا تحصیل میکرد، به بیرون از شهر بروند و مدتی پیش اقوامشان بمانند، او به حال خود رها شد. یونسوک و سئون جو بعد از شنیدن خبرها در خیابان، که میگفتند مردم به خاطر کمبود خون دارند میمیرند، به بیمارستان چونام رفته بودند تا خون بدهند.»
«در مقایسه با کارهایی که آن دو دختر درگیرش بودند کار تو خیلی دشوار نبود. درست مثل دفتر استانداری، میبایست روز و ساعت و تاریخ و لباس و مشخصات جسمی را در دفتر روزانه ثبت میکردی. پارچههای ملحفهای از قبل به اندازهٔ مناسب بریده شده و تکههای کاغذ برای مشخصات فردی آماده بود تا شماره بخورد و سنجاق شود روی سینهٔ جنازهها. وقتی به مکانهای جدید نیاز شد، تابوتهایی را که هنوز شناسایی نشده هل دادی و به هم نزدیکترشان کردی. شبها وقتی هجوم اجساد تازهوارد عذابآور میشد، فضا و فرصت کافی برای ضبطوربط کارها نبود. بنابراین فقط باید تابوتها را هل میدادی و پشتبهپشت هم میچسباندی. آن شب با دیدن تعداد جنازههایی که اطراف سالن چیده شده بود، با خود فکر کردی چقدر شبیه تظاهرات به نظر میآید؛ تودهای از جنازهها که کنار همدیگر جمع شده بودند و تنها عملکردشان تولید بوی گند و تعفن وحشتناک بود. تو با سرعت در میان این جمع خاموش حرکت میکردی و دفتر روزانهات را زیر بغل زده بودی. در حالیکه از تاریکی سالن خارج میشوی و قدم به فضای گرگومیش بیرون میگذاری، نفسی عمیق میکشی و با خود فکر میکنی، آیا واقعاً این قیام داره مهار میشه. به سمت حیاط پشتی میروی، میخواهی هوای تازهٔ بیشتری بخوری، اما در گوشهٔ ساختمان متوقف میشوی، نگرانی که مبادا زیاد از محل انجام وظیفهات دور شوی. حالا صدای مرد جوانی میآمد که پشت بلندگو حرف میزد.»
رمان اعمال انسانی در پسزمینهٔ قیام گوانگجو در سال ۱۹۸۰ در کره جنوبی رخ میدهد؛ یکی از رویدادهای مهم در تاریخ کره جنوبی. در بحبوحهٔ قیام خشونتآمیز دانشجویان در کره جنوبی، پسر جوانی به نام دونگ هو بهطرز تکاندهندهای کشته میشود. داستان این حادثهٔ غمانگیز در دنبالهای از فصلهای بههم پیوسته رخ میدهد؛ زمانی که قربانیان و داغدیدگان با سرکوب و انکار مواجه شده و در نهایت قتلعام میشوند. داستان را از دیدگاه دوست دونگ هو میخوانید که به پایان سرنوشتساز خود نزدیک میشود؛ و از دیدگاه سردبیری که با سانسور مبارزه میکند؛ و از دیدگاه یک زندانی و یک کارگر کارخانه که هر کدام خاطراتی دردناک را با خود حمل میکنند؛ و همچنین داستان را از دیدگاه مادرِ غمگین دونگ هو میخوانید. این رمان داستانی از دلشکستگی جمعی مردم و اعمال امیدوارانهٔ آنها است.
• کتاب گیاهخوار اثر مشهور هان کانگ نویسندهٔ کرهای است. داستان گیاهخوار در سه فصل مرتبط بههم روایت میشود و نویسنده چالشهای زنی از طبقهٔ متوسط در کلانشهر سئول را به تصویر کشیده است که یکباره تصمیم میگیرد بهرغم مخالفت پدر و برادرش به گیاهخواری روی بیاورد.
• کتاب سپید یک بیوگرافی خواندنی و جذاب از هان کانگ نویسندهٔ کرهای است. سوگ مرگ خواهر تازه متولدشده با گذشت سالها هنوز نویسنده را آزار میدهد. بنابراین او تصمیم میگیرد از نگاهی متفاوت به این غم نگاهی بیندازد.
• کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش چهاردهمین رمان هاروکی موراکامی نویسندهٔ مشهور ژاپنی است. این کتاب داستانی عاشقانه است دربارهی جستوجو؛ قصیدهای است در بزرگداشت کتابها و کتابخانههایی که این گنجینهها را در خود جای دادهاند، و تمثیلی است برای این روزگار غریب. داستان در مرز خیال و واقعیت روایت میشود و میان شهر محصور، میان دیوارها و دنیایی که میشناسیم یا تصور میکنیم میشناسیم، رفتوبرگشت دارد.
هان کانگ نویسندهٔ اهل کره جنوبی در ۱۹۷۰ در گوانگجو به دنیا آمد. از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۸ مدرس نویسندگی خلاق در مؤسسهٔ هنر سئول بود. او با نوشتن رمان «گیاهخوار» به شهرت بینالمللی رسید. همچنین این رمان، اولین کتاب کُرهای زبان بود که در سال ۲۰۱۶ برندهٔ جایزهٔ بینالمللی بوکر شد. هان کانگ در سال ۲۰۲۴ اولین نویسندهٔ اهل کره جنوبی و اولین نویسندهٔ زن آسیایی بود که جایزهٔ نوبل ادبیات را دریافت کرد. خانوادهٔ او به دلیل پیشینهٔ ادبیشان بسیار مشهور هستند. پدرش رماننویس هان سونگ وون است و برادر بزرگترش هان دونگ ریم نیز رماننویس است و برادر کوچکترش هان کانگ این نیز رماننویس و کاریکاتوریست است. هان در جوانی به سئول نقلمکان کرد. پدرش در آن دوران سعی میکند از راه نویسندگی هزینه خانواده را تقبل کند که بر خانوادهشان تأثیر منفی میگذارد و دچار مشکلات مالی میشوند. با اینحال هان در مصاحبهای گفت که احاطهشدن با کتابها بود که در آن دوران به او آرامش میداد. در سال ۱۹۹۳ هان در رشته زبان و ادبیات کرهای به تحصیل پرداخت و از دانشگاه یونسی فارغالتحصیل شد و در سال ۱۹۹۸ در برنامه نویسندگی دانشگاه آیووا ثبتنام کرد.
فعالیتهای ادبی هان زمانی آغاز شد که پنج شعرِ او از جمله شعر «زمستان در سئول» در شمارهٔ زمستان فصلنامهٔ سال ۱۹۹۳ ادبیات و جامعه منتشر شد. او سال بعد اولین داستان کوتاه خود را نوشت که برندهٔ مسابقهٔ ادبی بهار شینمون در سئول شد. اولین مجموعه داستانِ این نویسنده در ۱۹۹۵ منتشر شد و توجه بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد. در سال ۲۰۰۷ کتابی به نام «آهنگی برای آرام آوازخواندن» از این نویسنده منتشر شد که با یک آلبوم موسیقی همراه بود. در ابتدا او قصد نداشت برای این آلبوم بخواند اما هان جونگ ریم نوازنده و کارگردان موسیقی، اصرار داشت که هان کانگ خودش آهنگها را ضبط کند. هان در سالهای دانشگاه شیفتهٔ شعری از شاعر مدرنیست کرهای «یی سانگ» شد. این شعر الهامبخش او برای نوشتن موفقترین اثرش «گیاهخوار» شد. رمانی که برندهٔ جایزهٔ ادبی «یی سانگ» شد. این اولین رمان هان بود که به انگلیسی ترجمه شد و توجهٔ جهان را به خود جلب کرد. این اثر برنده جایزهٔ بینالمللی بوکر در سال ۲۰۱۶ شد. همچنین این رمان در فهرست ۱۰ کتاب برتر سال ۲۰۱۶ نیویورک تایمز بوک ریویو قرار گرفت. سومین رمان هان با نام «کتاب سپید» در فهرست نهایی جایزه بینالمللی بوک در سال ۲۰۱۸ قرار گرفت. این رمان زندگینامهای بود که هان در آن به از دستدادن خواهر کوچکترش پرداخت که دو ساعت پس از تولدش فوت کرده بود.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.