آب نبات تلخ

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
114

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب آب نبات تلخ

انتشارات روزگار منتشر کرد:
سوت قطار گلی را دگرگون کرد. یاد پدرش افتاد. همیشه قبل از حرکت قطار گلی را بر شانه می نشاند و در سالن انتظار برای یافتن آب نبات، آدامس به این طرف و آن طرف می برد. حالا پدرش در چه حالی بود؟
قلب فشرده شد.
"حالش خوب است؟ اگر مریض شود؟ اگر ناراحتی پیدا کند؟ چه کسی از او مراقبت می کند؟" همیشه از هجوم این تفکرات حالت خفقان پیدا می کرد. سرش به دوران افتاد. به دیوار لبه ی پل تکیه داد.
عرق داغی بر پیشانیش نشست. از تماس باد زمستانی با دانه های عرق مورمورش شد. حرکت کرد.
به خودش گفت: "بدبخت! خرده بورژوا! این خصلت ها عین کنه بهت چسبیده. تا کی می خوای بگی، پدرم! مادرم! خونه ام! زندگیم! تا کی می خوای اجازه بدی عواطف غیر پرولتری تورو تسخیر کنه!"
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی