قصه دلبری

(27)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
1152

علاقه مندان به این کتاب
21

می‌خواهند کتاب را بخوانند
7

کسانی که پیشنهاد می کنند
12

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه دلبری

انتشارات روایت فتح منتشر کرد:

«از تیپش خوشم نمی‌آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت، کفش هایش را روی زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد.
از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه شصت پیاده شده و همون جا مونده!»

فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (2)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سیده مریم قادری
    • پاسخ به نظر

    دوست دارم زندگینامه شهدا رو به شیوه رمان بنویسند که جذاب باشه. ولی خب باز هم با یک قصه خاطره گویی گونه مواجهیم. قصه دلبری که با اشک به پایان می رسد...

  • تصویر کاربر

    • فاطمه زهرا دهقان
    • پاسخ به نظر

    قشنگه بخونید🤧🥺

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی