قصه فرماندهان (33)(نامه بی پایان)

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
71

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه فرماندهان

انتشارات سوره مهر منتشر کرد:

سرهنگ شب حال عجیبی داشت. رفته بود به نگهبان‌ها سرکشی کند. دیده بود عده‌ای در نور مهتاب نماز شب می‌خوانند. سرشار شوق شده بود. وضو گرفته بود و همان‌جا در گوشه‌ای نماز خوانده بود، اما درست در همین لحظه نیروهای دشمن با آرپی‌جی به پادگان حمله کردند. سرهنگ به سربازها و نیروهای سپاهی و پیشمرگ‌ها اعلام آماده‌باش داد.

فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی