نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات قطره منتشر کرد:
در این اثر کل ابیات دیوان غزلیات شمس بیت به بیت شرح و توضیح داده شده اند. عاشقان مولانا با آثار استاد کریم زمانی خاصه شرح مثنوی وی آشنا هستند. اینک پس از سال ها انتظار جلد اول شرح دیوان شمس چاپ شده است و بهترین فرصت است تا با شرح بیت به بیت غزلیات شورانگیز شمس تبریزی آشنا شویم.
کریم زمانی (متولد 20 اردیبهشت 1330 در تهران) مولویشناس ایرانی و مترجم و مفسر قرآن است. او دوره کارشناسی زبان و ادبیات عربی را در دانشگاه تهران گذراندهاست. برجستهترین اثر او که بیش از سی بار تجدید چاپ شدهاست، «شرح جامع مثنوی معنوی» در هفت جلد است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
دیوان شمس تبریزی هم از نظر وسعت دامنۀ تخیّل گوینده در زمینههای مختلف و هم از نظر اشتمال بر معانی عرفانی، و نیز از جهت بسیاری ابیات آن دارای اهمیت بسیار است. همچنین به لحاظ خصایص ادبی و فنی و از نظر موسیقی شعر نیز در میان آثار ادبی فارسی کاملاً متمایز است، زیرا مولوی بسیاری از سنتهای رایج شعر فارسی را از لحاظ قافیه و ردیف و انتخاب کلمات در مواردی دگرگون کرده است. از نظر وزن، اغلب غزلها دارای موسیقی خاص و متناسب با شور و جذبۀ سراینده است و از نظر قافیه، علاوه بر کلماتی که در پایان ابیات به عنوان قافیه آمده است، در میانۀ مصراعها نیز نوعی قافیه -که در ایجاد موسیقی در غزل تأثیر بسیاری دارد- رعایت شده است.
مولوی در غزلیّات بیشتر به جنبههای معنوی شعر پرداخته و به کلمات آنگونه که دیگر استادان غزل توجه داشتهاند- اعتنایی نداشته است. و نیز وحدت مضمون غزلیات او را در غزلیات دیگر استادان شعر پارسی کمتر میتوان یافت. در پایان ابیات غزلها، گاه تخلّص شاعر به عنوان «خاموش» یا «خَمُش» و گاه به صورت «خَمُش کن» آمده اما در بیشتر موارد به نام «شمس تبریز» و «شمس الحق تبریز» و گاه «صلاحالدین» تخلص کرده است.
شمس تبریزی یا شمسُ الدّین تبریزی صوفی، عارف و مرشد مشهورِ مولوی بود. او از خردسالی به حالات غریب دچار شد و در معرض تحوّلی ژرف قرار گرفت. ظاهراً بنا به علاقۀ پدر چندگاهی به آموختن فقه گذراند و از آن پس مدام در ترجیح فقه و تصّوف بر یکدیگر در نوسان بود. یکچند در حلقۀ مریدان شیخ ابوبکر سِلّهباف تبریزی بود. روزگارش را با مکتبداری و بندبافی میگذراند و در سفرهایش به خدمت بزرگان میرسید. در جُمادیالآخر 642 وارد قونیّه شد و در آنجا بود که مولوی به ملاقات وی نائل آمد. آنچه بین آنها گذشت معلوم نیست اما بعد از این ملاقات تحوّلی ناگهانی در احوال مولوی پدید آمد و وی به دامن شمس درآویخت و درِ خانه بر آشنا و بیگانه بست و مسند تدریس و کرسی وعظ ترک گفت.
مریدان مولانا و اهل قونیّه به سرزنش وی برخاستند و چون حاصلی نبردند بنای دشمنی با شمس گذاشتند و او را ساحر خواندند. شمس که از این رفتار آزرده شده بود، علیرغم اصرار و ابرام و عجز و نیاز مولوی در شوّال 643 از قونیه رفت. مولوی به جستجوی او برآمد و عاقبت گویا خبر او را در دمشق یافت و نامههای منظوم بدو نوشت که آخرالامر در دل شمس تأثیر کرد و ظاهراً مایل به بازآمدن به قونیّه گشت. یاران و مریدان مولانا هم که در نتیجۀ غیبت شمس و پژمردگی و دلتنگی مولوی از دیدار و گفتار و ارشاد او محروم مانده بودند، از کردۀ خود پشیمان شدند و از مولوی طلب عفو کردند.
مولانا پسر خود سلطان ولد را برای عذرخواهی روانۀ خدمت شمس کرد، و شمس در 644 به قونیه بازآمد. اما باز مریدان مولانا بدگویی از او را آغاز کردند و سخنِ آشفتگی مولوی نقل مجالس علما و عوام قونیّه شد. به هر روی، خاص و عام و حتی بعضی از پیوستگان و خویشان مولانا، در آزار شمس تبریزی همدست شدند. بدین جهت، شمس دل از قونیّه برکند و عزم غیبت کرد. عاقبت کار وی معلوم نیست. گویند در 645 غیبت کرد و پس از آن خبر و اثری از وی باقی نیست. بعضی گویند پیش از آنکه از قونیّه خارج شود به ضرب کاردِ دشمنان از پا درآمد. شمس تبریزی مردی دانا و کامل و جهاندیده بود و در سلوک ظاهر و سیر باطن مقامی بلند داشت و به صحبت بسیاری از مردان بزرگ رسیده بود. آنچه از اقوالش موجود است نمایانگر فصاحت و روشنبینی است.
از وی تألیفی موجود نیست، و مقالات شمس (تبریزی) حاصل گردآوری بعضی از یادداشتهایی است که مریدان از سخنان وی فراهم و تدوین کردهاند. مولانا غزلیّات خود را بهنام وی ساخته و بدین ترتیب کّلیات شمس را فراهم آورده است.
شرح دیوان شمس تبریزی، اثری است که در جهت شناخت و فهم غزلیات مولانا گردآوری شده است. کریم زمانی در صد فصل این کتاب به تشریح و تفسیر اشعار دیوان شمس تبریزی پرداخته و وزن، تفسیر ابیات، ارائۀ مراجع و کتب و اشاره به احادیث و آیات قرآن نیز در آن گنجانده شده است.
«۱. ای رستخیزِ ناگهان! و ای رحمتِ بیمنتها! ای آتشی افروخته در بیشۀ اندیشهها!
وزن: مستفعلن، مستعفلن، مستفعلن، مستفعلن
بحر عروضی: رجزِ مثمن سالم. از وزنهای پُرکاربرد در اشعار فارسی بویژه در غزلیات مولاناست. و نیز از رایجترین بحور عروضی در شعر عرب است. «رجَز» در لغت به معنای شعارهای خودستایانه است. این وزن، آهنگی آرامبخش و دلگشا دارد. ولی روح پویا و حرکتانگیز مولانا بدان شور و حالی دگر بخشیده است.
ای معشوقی که همچون رستاخیزِ ناگهانی، وجود مرا زیر و رو کردهای! و ای کسی که رحمتی بیکرانه هستی، و ای کسی که در جنگل اندیشههای زائد و جدلهای رحمتافزا، آتش عشق و جذبات روحانی را شعلهور ساختهای!
اگر همه این خطابها را متوجه شمس تبریزی بدانیم هیچ ایرادی ندارد، چرا که قرینهها و نمونههای آشکاری از زبان خود مولانا آن را تأیید میکند. اطلاق قیامت به انسانِ کامل در مثنوی به دفعات آمده است. او تحقق عینی قیامت است. چرا؟ برای اینکه قیامت به تعبیر قرآنکریم یومٌ مَشهود است یعنی قیامت و صحنههای آن بر همگان آشکار میآید.»
این اولین بار است که دیوان کبیر بیت به بیت شرح داده شده است و خواندن این اثر ارزشمند و فاخر را به همۀ دوستداران مولانا توصیه میکنیم.
مولوی یا جلالالدین بلخی یا جلالالدین رومی معروف به «مولانا» و «ملاّی روم» و «مولانای روم یا رومی»؛ ملّقب به «خداوندگار» در سال 604 قمری در بلخ به دنیا آمد و در سال 672 قمری در قونیه (ترکیه امروزی) درگذشت. او شاعر، حکیم و واعظ بود. پدرش بهاءالدّین ولد در بلخ مسند تدریس و فتوی داشت اما به سبب رنجش از سلطان محمد خوارزمشاه، هنگامی که جلالالدین کودک بود از بلخ بیرون آمد و سرانجام به قونیّه رفت و تا هنگام وفات آنجا ماند. جلالالدین در هنگام فوت پدرش 24 ساله بود، به جای پدر به وعظ و فتوی پرداخت.
چندی بعد برهانالدین محقق ترمذی، از مشایخ صوفیّه و از مریدان بهاءالدین ولد در بلخ، از خراسان به قونیه آمد و جلالالدین جوان را تحت ارشاد و تربیت خویش گرفت و او را یک چند به حلب و دمشق فرستاد و تدریجاً با معارف صوفیه آشنایی تمام داد. تا چند سال پس از وفات ترمذی، جلالالدین همچنان در مسند تدریس مستقر بود تا آنکه شمس تبریزی در 642 به وی پیوست و از صحبت شمس انقلابی روحانی در وجود او پدید آمد و مسند تدریس و فتوی را ترک گفت.
تحول روحی مولانا و پیامدهای آن سبب نارضایی و خشم مریدان مولانا شد تا آنجا که شمس در 643 به دمشق سفر کرد و کوشید یکچند خود را از مولانا دور نگه دارد ولی موفق نشد و عاقبت در 644 به قونیّه بازگشت اما چندی بعد در 645 بهناگاه ناپدید شد. این شایعه که او به دست مریدان مولانا کشته شده است بیشک در عهد حیات مولوی وجود نداشته و بعدها به وجود آمده است؛ زیرا بعد از غیبت شمس، مولوی چند بار به جستجوی او به دمشق سفر کرد اما از گمشدۀ خود نشانی نیافت. بعد از آن مولانا مسند تدریس و فتوی را بهکلی ترک گفت و به تربیت صوفیّه و مراقبت باطن پرداخت.
ارتباط او با شیخ صلاحالدین زرکوب، خلیفه و شیخ مولویه که مردی زاهد و متعبّد بود و سپس تعلّق خاطرش به حسامالدین چلبی شاگرد و رفیق خویش، در این دوره از عمر (647 تا 672) او را سخت مشغول داشت. در واقع شماری از غزلیّات کلیات شمس به نام همین صلاحالدین زرکوب سروده شده است و مثنوی هم که مهمترین اثر عرفانی ادب فارسی است به خواهش و تشویق حسامالدین چلبی به وجود آمده است.
مولانا خداوند معانی بلند روحانی، و شاعری حسّاس و جهانبین بود. سختگیری و تعصّب را خامی میشمرد و با آنکه خود فردی متّقی و وارسته بود با اعتقادات دیگران معارضه نمیکرد و رواداری و تسامح را پسندیده میداشت. به اعتقاد او، انسان مبدأ و اصلی دارد که منشأ وحدت و اتحاد است، اما در این جهانِ کثرت و اختلاف، از آن دور افتاده و جدا مانده است و هدف تمام مساعی و مجاهدات وی آن است که بار دیگر به «اصل» خویش بازگردد. و به همین لحاظ مولانا شریعت و اخلاق و طریقت را وسایلی برای نیل حقیقت که غایت مطلوب و اصل و مبدأ وجود است به شمار میآورد.
شعر او بیش از آنکه به فنون و صناعات شعری و آرایههای تصنّعی توجه داشته باشد در مثنوی به معنی و مقصودِ مورد نظر -که غالباً عارفانه و حکمتآموز است- و در کلیات شمس به بیرون ریختن عشق سوزنده متمایل است. در نثر، کلام وی در عین صراحت و سادگی، فصاحت تمام دارد و همه جا دور از ابهام است. همچنین در بیشتر موارد، به روش مشایخ صوفیّه، انشائش به آیات و احادیث و اخبار و اشعار آراسته است.
کریم زمانی در سال 1330 به دنیا آمد. او مولویشناس ایرانی و مترجم و مفسر قرآنکریم است. دورۀ کارشناسیاش را در رشتۀ زبان و ادبیات عربی در دانشگاه تهران گذارند و برجستهترین اثر او «شرح جامع مثنوی معنوی» در هفت مجلد است که بیش از سی بار تجدید چاپ شده است. از دیگر آثار او میتوان به «نینامه»، «ترجمۀ روشنگر قرآن کریم»، «شرح کامل فیه ما فیه: گفتارهایی از مولانا جلالالدین محمد بلخی (رومی)» و «بر لب دریای مثنوی معنوی» اشاره کرد.
نشر قطره شرح دیوان شمس تبریزی (جلد ۱) از مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی را با شرح کامل کریم زمانی به چاپ رسانده است. کریم زمانی در شرح دیوان شمس تبریزی، کل ابیات دیوان را بیت به بیت تشریح کرده و توضیح داده است.
- جلدهای مختلف شرح جامع مثنوی اثر حضرت مولانا با تشریح و تفسیر کریم زمانی منتشر شده است. این کتاب یکی از بزرگترین آثار عرفانی و ادبی ایران زمین به شمار میرود.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
این مثنوی تک تک ابیات را شرح و توضیح کامل داده. خوندنش لذت بخشه. فقط نمی دونم چرا مجلدات بعدی چاپ نمیشه
با سلام . جلد بعدی این کتاب هم چاپ شده است .
من شخصا اعتقادی به شرح غزلهای مولانا ندارم و به قول استاد شفیعی فقط باید شنید و لذت برد . و اینکه آقای کریم زمانی صاحب صلاحیت هستند ، شرح مثنوی ایشان برای مبتدیان خوب است که البته اشتباهاتب هم دارد و اگر ایشان این شرح را نممینوشتند اینهمه کلاس مثنوی چگونه میخواست برگزار شود