نظر خود را برای ما ثبت کنید
یكجور دلتنگی غریب به دلم چنگ انداخته بود؛ هر وقت عمو مسعود با چشمهای مهربان و دوستداشتنیش اینطور نگاهم میكرد دلم ضعف میرفت و لبریز از محبت میشدم. عموی دوستداشتنی و سراپا همه خوبی با یك دنیا عطوفت رو به من كرد: - سحر جان، تا پدرت زنده بود من حرفی نزدم و براش احترام، قائل بودم. ولی ای كاش ساكت نمیموندم، میدونم اشتباه كردم! آخه احترام برادر بزرگ واجبه. حالا میخوام اشتباهمو جبران كنم. تمام سرمایهی پدرتو، برادرات به باد فنا دادن. از اولم منصور، پسراشو لاابالی و بی قید بار آورده بود درست مثل خودش خوشگذران و باری به هر جهت! ولی تو، دختر عزیزم برام یك چیز دیگهای، همیشه مثل دختر نداشتم بودی و هستی. میخوام تا زندهام خوشبختیتو ببینم. دیگه هر چی دربهدری كشیدی بسه عمو! حالا خودم مثل شیر پشتت وایستادم، تا خدا بهم اجازهی موندن تو این دنیا رو بده همه جوره حمایتت میكنم؛ پس روی شرطی كه گذاشتم فكر كن چون به خاطر خودت این كارو كردم.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.